رمان کوتاه نوشتههای آسپرن(یا یادداشتهای آسپرن) یکی از معماییترین داستانهای هنری جیمز است. هری. تی مور، شرح حال نویس جیمز می گوید او این دستان را بر اساس دو حکایتی که در یک روز در فلورانس شنیده نوشته است. یکی از آن دو در بارهی سوزاندن نامهی عاشقانهای از بایرون بود و دیگری در بارهی زنی که دوست مشترک بایرون و شلی و سپس معشوقهی بایرون بوده و نامههایی از بایرون و شلی خطاب به یکدیگر را در اختیار داشته است. جیمز در یادداشتهایش نوشته که یک کاپیتان کشتی اهل بوستون که از ارادتمندان شلی بوده به قصد دست یافتن به نامهها چند روزی را در منزل زن مذکور که سن وسالی از او می گذشته ساکن می شود و بالاخره پس از زمینهچینی لازم از دختر برادر او درخواست میکند تا نامهها را در اختیارش قرار دهد. دخترِ برادر یادشده در پاسخ کاپیتان میگوید در صورتی نامهها را به او خواهد داد که با وی ازدواج کند.
شخصیت اصلی و راوی بدون نام نوشتههای آسپرن، ناشری است که در جستجوی نامههای شاعری معروف به اسم آسپرن( که میتواند همان بایرون باشد) به ونیز میرود و با همدستی یکی از آشنایان خود، با هویتی جعلی چند اتاق را به قیمتی گزاف از معشوقهی سابق او جولیانا بوردرو، که اکنون زن کهنسالی با حدود صد سال سن است اجاره می کند و مترصد فرصتی مناسب باقی ماند. بهانهی عجیب و مضحکی که راوی برای تمایلش به ساکن شدن در خانهی جولیانا میآورد،علاقه به باغچه و گلکاری است. علت استفادهی راوی از هویت جعلی این است که جولیانا پیش از این به درخواست کتبی او برای ملاقات و گفتگو در مورد نامهها پاسخ منفی داده است.
جولیانا زنی طماع و پول دوست است. او آدمی اسرارآمیز است که در معدود ملاقاتهایش با راوی همواره ماسکی بر چهره دارد. جولیانا(همانند زن حکایت بالا) برادر زادهای دارد به اسم دوشیزه تیتا که با او زندگی می کند. تیتا از هر جهت نقطهی مقابل عمهی خویش است. او زنی بسیار سادهدل و پاکطینت است که زندگیاش را وقف نگهداری از جولیانا کرده است.
راوی پس از ماهها اتلاف وقت بی نتیجه و پرداخت هزینهی سنگین اجاره بها، تصمیم میگیرد با جلب اعتماد و بلکه محبت تیتا از او برای دستیابی به منظور خود استفاده کند و در این راه تا جایی پیش می رود که تیتای سادهدل را به اشتباه می اندازد که براستی دوستدار اوست.
داستان به رغم فضای بسته و شخصیت های معدود آن اثری پر کشش است. بخشی از این کشش به دلیل شناخت خوب و استفاده ی ماهرانه ی جیمز از راوی شخصیت است. راوی داستان که هیچ ابایی از بیان دوروییها، دروغها و پستیهایی که در رسیدن به مقصود مرتکب می شود ندارد، ماجرا را تا وضعیتی دلهرهآور و نفسگیر پیش میبرد، اما در حساسترین زمان دچار تردیدی فلج کننده میشود.
نوشته های آسپرن ترجمه محمد رضا شکاری و چاپ نشر کوله است. امید است در آینده ترجمهی حرفهایتری از این شاهکار کوچک در دسترس علاقه مندان قرار گیرد.
اسفند 1394