مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

کیوتو


کیوتو(پایتخت قدیم در ترجمه ی انگلیسی) رمانی است شاعرانه و به‌غایت لطیف و دوست‌داشتنی از نویسنده‌ی نوبلیست ژاپنی، یاسوناری کاواباتا که اخیراٌ به فارسی ترجمه و منتشرشده است.

مکان داستان شهر کیوتو و زمان آن سال‌های پس از جنگ دوم جهانی است. راوی داستان دانای کل است و نثر کتاب در روایت دانای کل کتابی و در نقل‌قول‌های مستقیم محاوره‌ای است.

شخصیت اصلی داستان دختر بیست‌ساله‌ای است به اسم چیه کو. چیه کو تنها فرزند پدر و مادرش، سادا و شیگه است. شغل پدر چیه کو عمده‌فروشی کیمونوست. او مدت‌هاست که نمی‌تواند طرحی باب روز و مشتری‌پسند برای کیمونوهایش بکشد. در شروع داستان سادا با کتابی از آثار پل کلی که چیه کیو به او هدیه داده در معبدی اعتکاف گزیده تا بلکه بتواند تحولی در طرح‌هایش ایجاد کند.

چیکو فرزند واقعی پدر و مادرش نیست. او به تعبیر خودش بچه‌ای سرراهی است. شیگه و سادا به چیه کو عشق می‌ورزند و برای آن‌که او خودش را بچه‌ای نداند که توسط والدینش رهاشده، داستانی ساخته‌اند که بر آن اساس او را به دلیل زیبایی بی‌اندازه‌اش از روی نیمکتی در باغی پر از شکوفه گیلاس دزدیده‌اند. چیه کو که دختری حساس و باهوش است هرگز داستان دزدیدنش را باور نکرده اما آن را به روی پدر و مادرش نمی‌آورد.

به فاصله‌ای اندک از آغاز داستان، چیه کو در گفتگویی با دوستش شین ئی چی که خاطرخواه اوست، اعتراف می‌کند که بچه‌ای سرراهی است و شایسته‌ی دوستی او نیست. عکس‌العمل شین ئی چی و پاسخ او به گفته‌ی چیکو جالب است. او که ابتدا حرف چیه کو را شوخی یا تمثیلی از وضعیت روحی او قلمداد کرده می‌گوید:« [همه‌ی] آدم‌ها می گن که ما بچه‌های خداییم. اون ما رو توی این دنیا رها کرده و البته مواظبمونه...»

کیوتو نه فصل بانام دارد که هرکدام به چند بخش بدون فاصله‌گذاری تقطیع شده است. نقطه‌ی اوج داستان در میانه آن و جایی است که چیه کو به نحوی معجزه‌آسا خواهر دوقلوی همسانش نانه کو را ملاقات می‌کند. نانه کو که می‌دانسته خواهری دارد، پس‌ازآنکه مراسم عبادت هفت‌گانه ـ که در آن هفت بار از معبد تا مسافتی دور می‌روند و بازمی‌گردند ـ را با نیت یافتن خواهرش به اتمام می‌رساند ناگهان او را در مقابل خود می‌بیند. نانه کو دختری روستایی است که در روستای درختان سرو کارو زندگی می‌کند. او پدر و مادرش را در کودکی ازدست‌داده و تحت سرپرستی خانواده‌ای از اهالی روستای زادگاه خویش بزرگ‌شده است.

کیوتو داستانی شخصیت محور با صحنه‌هایی زیبا و به‌یادماندنی است. توصیف‌های کاواباتا از کیوتو و طبیعت آن شعرگونه و گاه هوش رباست. در طول داستان همچنین اشارات فراوانی به آداب و سنن ژاپن و مراسم و مناسبت‌های مختلف در آن کشور می‌شود.

مدت‌زمان روایت یک سال وبه ترتیب شامل هر چهارفصل است. داستان با رویش دو گل بنفشه ی کوچک بر روی بدنه ی خزه بسته ی یک درخت افرا در بهار شروع می شود و با بارش دانه های برف زمستانی بر روی موهای چیه کو خاتمه پیدا می کند؛ یا بهتر است گفته شود ناتمام به انتها می رسد*.

                                                 اسفند 1395

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: کیوتو(پایتخت قدیم)، یاسونارس کاواباتا، ترجمه ی مهدیه عباس پور، چاپ نشر چشمه .

* کاواباتا به پایان ناتمام داستان هایش شهرت دارد. خود او در پاسخ منتقدینش گفته است این شیوه کار ناشی از تأثیر اصول سرودن هایکو بر کار اوست. 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد