مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

قلمرو این عالم

موفقترین شورش بردگان در تاریخ، انقلاب هائیتی است؛ انقلابی که به رهبری برده ای سیاهپوست در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب کبیر فرانسه(1791) در بخش تحت استعمار آن کشور در جزیره ی هیسپانیولا آغاز شد و با پیروزی قطعی در سال تاج گذاری ناپلئون بناپارت(1804) به تأسیس نخستین کشور مستقل در آمریکای لاتین و حوزه ی کارائیب انجامید.

آلخو کارپانتیه در قلمرو این عالم به ماجرای شکل گیری و پیروزی آن انقلاب تا برآمدن و بر آمدن و برافتادن پادشاهی آنری کریستوف، از رهبران آن و دومین رئیس حکومت هائیتی مستقل پرداخته است.

شخصیت اصلی داستان مرد برده ای سیاهپوست به اسم تی نوئل و مدت زمان آن، حدفاصل سال های جوانی تا پیری و مرگ تی نوئل است. کتاب به رغم حجم کم آن شامل چهار بخش با شماره است که هرکدام به چند فصل با نام تقسیم شده است.

شخصیت محوری در بخش اول ماکاندال است که از چهره های ملی هائیتی است. او که برده ای با یک دست است، آغاز گر مبارزه با اربابان سفید پوست از طریق مسموم کردن آنها با سم انواع قارچ ها و دیگر گیاهان سمی است. تی نوئل از مریدان مخلص ماکاندال است. ماکاندال به دلیل اقداماتش دستگیر و سوزانده می شود اما سیاهان هواخواه او بر این باورند که او نمرده بلکه تغییر ماهیت داده تا باز در شکلی دیگر و در زمانی دیگر قیام خود را تجدید کند.

در بخش دوم آتش انقلاب با قیام بردگان علیه اربابان سفید پوست و کشتار آنان شعله ور می شود. پس از سرکوبی موج اول انقلاب، تی نوئل از کوبا سر در می آورد. یکی از اشخاص محوری این بخش پولین، خواهر ناپلئون بناپارت است.

در سومین بخش، تی نوئل که برده ای آزاد است در سن پیری به هائیتی باز می گردد که اکنون تحت سلطه ی آنری کریستوف است. او به مجرد بازگشت به اسارت ارتش تشکیل شده از بردگان سابق کشورش در می آید و در بنای قلعه ی موسوم به شبکلاه اسقف که اکنون ساختمان ناتمام آن یکی از جاذبه های توریستی هائیتی است به کار گمارده می شود. این بخش با شورش مردم هائیتی برعلیه کریستوف و پایان کار او به انتها می رسد.

در بخش چهارم و پایانی تی نوئل که اکنون پیرمردی سالخورده است به محل ملک ارباب سابق خود باز می گردد تا در میان ویرانه های آن سرپناهی بیابد و پایان عمرش را به انتظار بنشیند. 

از ویژگی های جالب کتاب پیشگفتاری روشنگر و تأمل برانگیز به قلم نویسنده است که در آن او به ذکر دلایل جداشدنش از سوررئالیستها پرداخته است. به طور اجمال کارپانتیه معتقد است امر شگفت انگیز که سوررئالیستها در پی آنند، به چیزی قراردادی تبدیل شده است که  برخورد تصادفی چتر و چرخ خیاطی بر روی تخت جراحی* آغاز شد و به « قاشق هایی از پوست قاقم، حلزون ها در تاکسی بارانی،  سر شیر بر لگن خاصره ی یک بیوه زن » انجامید. او معتقد است تمایل شدید پیروان این مکتب به برانگیختن شگفتی به هر زور و زحمت، آنان را به دیوان سالارانی تبدیل کرده که سعی می کنند با استفاده از  فرمول هایی شناخته شده و تکراری شگفتی بیافرینند. در مقابل او عنوان می کند که آمریکای لاتین به دلیل ویژگی های قومی، فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی آن، منبعی بسیار غنی از امور یا واقعیات شگفت انگیز است و با طرح این موضوع گام نخست را در مسیری بر می دارد که به رئالیسم جادویی منتهی می شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: قلمرو این عالم، آلخو کارپانتیه، ترجمه ی کاوه میر عباسی، کتاب نشر نیکا.

* جمله ای از یکی از اشعار ایزیدور دوکاس که سورئالیست ها او را پدر معنوی خود  می دانند.

فتح پلاسان

در ناتورالیسم ادبی که امیل زولا پایه گذار و مهم ترین نماینده آن است، وراثت عاملی بسیار تأثیرگذار بر سرشت و سرنوشت آدم هاست. زولا به منظور اثبات این امر مجموعه ای عظیم در بیست جلد تحت عنوان روگن ماکار پدید آورد و در آن به شرح حال چند نسل متوالی از خانواده ای به همین نام پرداخت. شاخه ی روگن این شجره نامه بخش مشروع و شاخه ی ماکار، بخش نامشروع آن را شکل می دهد. به طور خلاصه زولا در این مجموعه ترتیب کار را طوری می دهد که برای مثال فرزند رابطه ی نامشروعِ زنی بد کاره حتما تبدیل به آدمی پست و جنایت کار می شود که او هم به نوبه ی خود فرزندانی نظیر خودش را تولید و تکثیر می کند. فتح پلاسان جلد چهارم این مجموعه و یکی از مشهورترین مجلدات آن است.

زمان داستان سالهای نخست حکومت لویی بناپارت بر فرانسه (امپراطوری دوم) و مکان آن شهرستانی خیالی به اسم پلاسان است.

اشخاص اصلی داستان زن و شوهری با نسبت دختر عمه و پسر دایی از خانواده ی روگن ماکار هستند. اسم زن مارت و اسم مرد موره است. مارت متعلق به شاخه ی روگن و موره از شاخه ی ماکار است. مارت و موره سه فرزند دارند؛ یک دختر نوجوانِ به لحاظ ذهنی عقب مانده و دو پسر جوان که سرنوشت شان در کتاب های بعدی پی گرفته می شود.

خانواده ی موره خانواده ای نسبتاً متمکن و ظاهراً خوشبخت است. مارت زنی گوشه گیر و کم توقع است که روزش را به وصله کردن جوراب می گذراند. در مقابل موره تجارت پیشه ای طماع و بهانه جو ست.

در زندگی خانواده همه چیز چنان است که سال ها بوده تا این که موره تصمیم می گیرد طبقه ی دوم خانه ی محل سکونت شان را برای کسب در آمد بیشتر اجاره دهد. مستأجری که پیدا می شود کشیشی بسیار تو دار و مرموز به اسم آبه فوژا است.

آبه فوژا که شایعاتی در باره ی گذشته ی او مطرح است، نقشه ی تبدیل شدن به قدرتمند ترین فرد پلاسان را در سر می پروراند و عملی کردن نقشه ی خود را با تأثیر گذاری بر مارت از طریق بیدار کردن شور مذهبی در او آغاز می کند. مارت تبدیل به مبلغ آبه فوژا می شود و با فاصله گرفتن تدریجی از  مسئولیت های خانوادگی به فعالیت های اجتماعی رو می آورد و خواسته یا ناخواسته راه را برای فعالیت های آبه فوژا در عرصه های دینی و  سیاسی پلاسان باز می کند.

ناتورالیسم  مکتبی با گرایشات واقع گرایانه است. اما واقع گرایی ناتورالیستی نوعی واقع گرایی گزینشی و هدف دار است که به دلیل اصرار زیاد بر رد و طرد قراردهای موجود اخلاقی و اجتماعی، عمدتاً سویه ی تاریک زندگی بشر را می کاود. در داستان های زولا چیزی جز ننگ و پلیدی و پلشتی وجود ندارد. در فتح پلاسان نیز چنین است. مهمترین رخداد جمعی داستان انتخاباتی است که بناست به زودی برگزار شود. همه ی اشخاص متنفذ شهر  در حال دسیسه چینی به زیان گروه رقیب اند. آبه فوژا که در مرز دو گروه ایستاده تلاش می کند تا نتیجه ی انتخابات را خود تعیین کند. او که مقدمتاً خانه ی موره ی بینوا را فتح کرده می رود تا پلاسان را فتح کند و در این راه همچون دیگران، هر کاری را مجاز می شمارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: فتح پلاسان، امیل زولا، ترجمه ی هوشنگ امیر کردی، انتشارات نیلوفر.