مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

مصاحبه های کوتاه با مردان کریه


مصاحبه های کوتاه با مردان کریه، نام مجموعه داستانی است از نویسنده ی سرشناس و صاحب سبک معاصرآمریکایی دیوید فاستر والاس که با حذف و افزوده هایی  به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

داستان های مجموعه ی اصلی عمدتاً به شکل مصاحبه هایی است با مردانی دارای مشکلات روانی که در مکان هایی مثل آسایشگاه روانی( که والاس خود تجربه ی اقامت در آنجا را داشته) یا زندان صورت گرفته است. در مصاحبه ها پرسش های مصاحبه کننده حذف شده و موضوع آنها را باید از پاسخ ها حدس زد. مصاحبه ها با ذکر شماره، تاریخ و مکان معرفی شده اند و آدم هایی متفاوت و موضوعات متنوعی را شامل می شوند. از ویژگی های بارز داستان های مجموعه ی اصلی زبان و شیوه ی بیان خاص آنهاست.

والاس چنان که از مصاحبه ی ضمیمه ی کتاب هم روشن است، نویسنده ای عاشق و شیفته ی زبان است. او چنان که خود می گوید به شدت تحت تأثیر ویتگنشتاین(در دوره ی تحقیقات فلسفی) است که اعتقاد دارد این زبان است که واقعیت را می سازد و نه عکس آن و ساختار زبان ماست  که چگونگی تفکرمان را درباره ی جهان واقعی تعیین می کند.

نثر والاس شاید متأثر از برداشتی خاص از مفهوم« بازی زبانی» ویتگنشتاین یا در تأیید نظر وی مبنی بر نامحدود بودن امکانات زبان، نثری تجربی و ماکسیمالیستی با جملات تو درتو و تکرارهای بی پایان است که گاه از فرط وفور از بدنه ی اصلی داستان به پانویس هایی نشت می کند که می توانند به مراتب طولانی تر از متن اصلی باشند.

مصاحبه های کوتاه با مردان کریه فرصتی بسیا مغتنم برای آشنایی با یکی از شاخص ترین میراث بران داستان نویسی پست مدرن و فراداستان است؛ میراث بری که گویی عمد دارد تا هر آنچه را که به او رسیده در کوتاه ترین زمان ممکن بر باد دهد: « ... بخشی از وجود تو می خواهد این خرده آزمونک ها دیوار چهارم را بشکنند و یک جوری مستقیماً خواننده را هدف بگیرند( یا «بازجویی»اش کنند)، که این میل به طریقی به آن میلِ نخ نمای «فرا» پسندهایی مربوط است که می خواستند در دیوار چهارم تظاهر به واقعی بودن، رخنه کنند، هر چند این یک آن قدر هم رخنه در در دیوار چهارمی واقعی نیست و بیشتر رخنه در نقاب بی طرفی و امحای نویسنده است، یعنی بعد از کلی «فرا» چیز بی رمق شده ی آثار نخ نمای پست مدرن، حالا خود نمایش نامه نویس است که روی صحنه می آید و به شما یادآوری می کند که چیزی که می بینید مصنوع است و متصنع خودِ او(نمایش نامه نویس) است و...»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: مصاحبه های کوتاه با مردان کریه، دیوید فاستر والاس، ترجمه ی معین فرخی، نشر چشمه.

امپراطوری خورشید


در دسامبر سال 1941 قوای نظامی ژاپن همزمان با  حمله غافل گیرانه به بندر پرل هاربر، در شهر در آن زمان بین المللی شانگهای به رزم ناوهای آمریکایی و انگلیسی حمله و آنها را تصرف یا منهدم کردند و متعاقب آن اتباع نظامی و غیر نظامی آمریکایی و انگلیسی را به اسارت گرفتند و اموال و املاکشان را مصادره کردند. امپراطوری خورشید، اثر مطرح جی. جی. بالارد، داستان چهار سال حضور پسر بچه ای انگلیسی به اسم جیم در اردوگاهی غیر نظامی در شانگهای است.

پیش از اسارت، جیم مدتی را درخانه ی خالی از سکنه ی خودشان می گذراند و با خوردن معدود کنسروهای موجود خود را سیر می کند. پس از ته کشیدن ذخیره ی آب و غذا همین کار را در آپارتمان های خالی دوستان خانوادگی انجام می دهد و سر انجام از جهنم گرسنگی و نا امنی شهر جنون زده که در آن برای سرقت ساعت مچی به سهولت دست آدم را قطع می کنند، به جهنم  اردوگاه ژاپنی ها پناه می برد. ژاپنی ها که به اندازه ی کافی زندانی دارند جیم کودک را نمی پذیرند اما او با هر ترفندی که هست راه خود را به اردوگاه باز می کند.

امپراطوری خورشید رمانی در باره ی شکنندگی جسم و آسیب پذیری روح  انسان و در عین حال انطباق پذیری و جان سختی اوست. بالارد در مصاحبه ای که ضمیمه کتاب است می گوید در دنیای روان پریش، شرط بقای داروینی انسان روان پریشی است. او معتقد است در حالی که مذهب و سیاست قدرت برانگیختن مردم را از دست داده اند، تنها راه، تهدید مستقیم جمعی است.

داستان برگرفته از تجربه شخصی نویسنده البته به شکلی متفاوت است. در حالی که بالارد دوره ی اردو گاه را در کنار خانواده بوده است جیم در داستان این دوره را به تنهایی می گذراند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: امپراطوری خورشید، جی. جی. بالارد، ترجمه ی علی اصغر بهرامی، نشر چشمه. 

نگویید چیزی نداریم


نگویید چیزی نداریم رمانی است از نویسنده ی چینی تبار کانادایی، مادلین تین.

مکان رخدادهای اصلی داستان کشور چین و مدت زمان آن حدود هفتاد سال فاصله ی بین دهه ی چهل قرن گذشته تا دهه ی دوم قرن حاضر، با تاکید بر رخدادهای تاریخیِ جنگ داخلی، استقرار حکومت کمونیستی، انقلاب فرهنگی و قیام تیان آن من است.

داستان در سال 1989 در ونکوور شروع می شود. در این زمان، ماری لی لینگ که داستان توسط او و دانای کل مشترکاً روایت می شود، دختر چینی تباری ده ساله و متولد کاناداست. او در این زمان با مادرش زندگی می کند و به قول خودش در شروع کنجکاوی برانگیز داستان، اخیراً پدرش، کای، در یک سال دو بار او و مادرش را ترک کرده است:« بار اول به زندگی زناشوییش پایان داد و بار دوم به زندگی خودش.». کای که در زمان مرگ سی و نه سال داشته، پیش از مهاجرت به کانادا در زادگاهش، چین، پیانیستی مشهور بوده است.

چندی پس از مرگ کای که مقارن سرکوب قیام تیان آن من در هنگ کنگ اتفاق می افتد، دختر جوان هم وطن مهاجری، جان به در برده از آن سرکوب، به مادر ماری  پناه می آورد. دختر، ای مینگ نام دارد و حضور دوستانه و صمیمانه اش در زندگی ماری، محرک او برای کشف گذشته ی پدر خود و زمینه ساز آشنایی او با خانواده ی ای مینگ است که پدرش اسپارو، دوست و معلم سابق کای و شخصیت اصلی داستان است.

اسپارو موسیقی دانی از نسل دوم خانواده ی ای مینگ است که نسل اول آن شامل مادر بزرگ آوازخوانی مقتدر و دوست داشتنی، پدر بزرگ نوازنده ای در ابتدا انقلابی و سپس گیج و حیران، خاله ی خواننده ای عاشق پیشه و شوهر خاله ای شاعر مسلک و رویا پرداز است. اسپارو دو برادر کوچک تر از خود دارد که در داستان چندان نقشی ایفا نمی کنند و دختر خاله ی ویولونیستی دارد به اسم جولی که از اشخاص محوری داستان و از دوستان کای است. اسپارو موسیقی دانی حساس و مستعد است که همچون دیگر هموطنان روشنفکر مستقل هم روزگارش که نخواسته یا نتوانسته اند به قول واتسلاو هاول به زیستن در دایره ی دروغی که حاکمیت های تمامیت خواه مروج آنند تن دهند، زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر می گذارد و سرنوشتش با دو رخداد عمده ی انقلاب فرهنگی و قیام تیان آن من گره می خورد.

از موتیف های جالب توجه داستان ـ که شاید از ویژگی های زیستن تحت حاکمیتی تمامیت خواه باشد ـ چیزهای ناتمام یا ناقص آن است؛ یک سمفونی شاهکار که انقلاب فرهنگی مانع از اتمام آن می شود؛ قطعه ی درخشان دیگری که در جریان سرکوب قیام تیان آن من بخش هایی از آن از بین می رود و از همه جالب تر، داستان ناتمامی به اسم یادبودها که به دفعات رونویسی و در اقصا نقاط کشور دست به دست می شود و از طریق دست کاری های ظریفی که در تجدید رونویسی آن صورت می گیرد حامل پیام های سری اشخاص داستان به یکدیگر است.

 کتاب که موسیقی در جای جای آن مترنم است، بخش بندی سمفونیک دارد. فصل ها با یکم آغاز می شوند، تا هشتم که مقارن انقلاب فرهنگی است که یکی از نقاط عطف در روند تحولات چین معاصر است اوج می گیرند، به میان فصل بسیار کوتاه صفر می رسند که شبیه به سکوت بین دو موومان است، سپس از هفتم که در آن ماری برای نخستین بار صدای ضبط شده ی قطعه ای نواخته شده توسط پدرش را می شنود، به سمت یکم فرود می آیند و با یک اختتامیه پایان می پذیرند. 

نگویید چیزی نداریم اثر تحسین برانگیزی بلند پروازانه و جذاب است که به نحوی عمیق مناسبات هنر و سیاست و در وجهی دیگر فرد و اجتماع را در کشوری تحت حاکمیتی کمونیستی و تمامیت خواه می کاود. وسعت زمانی، مکانی و موضوعی داستان نشانگر وسعت دید و دانش و همزمان توانایی قابل توجه داستانسرایی خالق آن است. نام داستان، بندی از سرود معروف انترناسیونال است که از سرودهای مورد علاقه ی کمونیست هاست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: نگویید چیزی نداریم، مادلین تین، ترجمه ی سحر قدیمی، نشر ثالث. 

حکومت نظامی


حکومت نظامی رمانی است از نویسنده ی سرشناس شیلیایی خوسه دونوسو.

شخصیت اصلی داستان خواننده و نوازنده ی مشهوری به اسم مانونگو وراست که پس از کودتای 1973 شیلی همچون خود دونوسو به تبعیدی خود خواسته می رود. او در اروپا با تبدیل شدن به صدای مردم کشورش به شهرت و محبوبیت دست میابد. ورا که  نویسنده در شخصیت پردازی او از خواننده ی مشهور هم وطنش ویکتور خارا الهام گرفته، پس از فروکش کردن تب و تاب ناشی از کودتا و خارج شدن تدریجی شیلی از سرتیتر اخبار روز، اندک اندک اهمیت و شهرت خود را از دست می دهد و دچار بحران هویت می شود. او احساس می کند دیگر توان خواندن از اعماق جان خود را از دست داده و صرفاً تبدیل به عروسکی قیمتی شده است.

ورا که مصائب سالیان پس از کودتا را تجربه نکرده به قول خودش فکر می کند دردناک ترین قسمت تاریخ نسل خود را از دست داده و اسیر دغدغه ی تاریخی است که درکش نکرده و به همین سبب احساس می کند آدمی شقه شقه شده و ناتمام است. او پس از دوازده سال دوری تصمیم می گیرد برای چند روز به وطنش باز گردد تا ببیند می تواند آن تکه پاره ها را پیدا کند یا مثل مارمولکی که دمش را از نو می سازد دوباره بسازدشان.

در سفر به شیلی که هنوز تحت مقررات حکومت نظامی است ورا پسر نوجوانش را به همراه دارد که متولد و بزرگ شده ی فرانسه است و از زبان اسپانیایی سرزمین پدری خود چیزی نمی داند. او به محض ورود به سانتیاگو باخبر درگذشت ماتیلدا، همسر محبوب شاعر کبیر کشورش، پابلو نرودا مواجه می شود. او فرزندش را در هتل می گذارد و خود سراسیمه به خانه ی نرودا می شتابد و در آ نجا با تعدادی از دوستان و آشنایان سابق خود روبرو می شود که در تدارک مراسم تشییع ماتیلدا هستند و دو تن از آنان؛ یک انقلابی سابقِ اکنون الکلی و در حال فرو پاشی و زنی مبارز و جسور در تعیین مسیر آتی زندگی او نقشی اساسی ایفا خواهند نمود.

حکومت نظامی اثرحجیمی پرکشش و پرماجرا و در عین حال عمیقاً درون گرایانه است که تنها در یک شبانه روز می گذرد. کتاب ترجمه ی عبدالله کوثری است و توسط نشر نی به چاپ رسیده است.

کشتن شوالیه دلیر


کشتن شوالیه دلیر آخرین رمان منتشر شده از هاروکی موراکامی است.

شخصیت اصلی و راوی بدون نام داستان مرد جوان نقاشی است که ناخواسته و به طرزی ناگهانی ناگزیر به ترک همسرش می شود.

او خانه را رها می کند و بدون مقصدی مشخص با خودروی قدیمی خود به راه می افتد و روزها و روزها رانندگی می کند تا آن که ماشینش از کار می افتد. او سپس با دوستی قدیمی تماس می گیرد و او را در جریان وضعیت خود می گذارد. دوست مزبور فرزند یکی ازنقاشان بسیار مشهور سبک ژاپنی به اسم توموهیکو آماداست. او به راوی پیشنهاد می کند در منزل ویلایی پدرش که مدتی است به دلیل عوارض ناشی از کهولت سن در خانه ی سالمندان تحت مراقبت است مقیم شود. آمادا فردی انزوا طلب با گذشته ای رازآمیز است که در جوانی و در زمان الحاق اتریش به آلمان نازی در آن کشور اقامت داشته و بنا به دلایلی نامعلوم از آنجا گریخته و مخفیانه به ژاپن بازگشته است. منزل آمادا در منطقه ای دور افتاده و کوهستانی واقع شده و اولین چیزی که در آنجا توجه راوی را جلب می کند این است که هیچ تابلوی نقاشی در آن به چشم نمی خورد.

راوی که دیگر قادر به نقاشی نیست پس از چند روز اقامت در منزل آمادا تصادفاً از فضای انبار مانند زیر شیروانی سر در می آورد و آنجا تابلویی بسته بندی شده میابد. او تابلو را از پوشش آن خارج می کند و با صحنه ای عجیب مواجه می شود. تابلو که هم اسم داستان است بر اساس صحنه ای از پرده ی اول اپرای دون ژوان (یا دون جوانی) اثر موتزارت کشیده شده است که در آن دون ژوان پدر دونا آنا را در مبارزه با شمشیر می کشد. در تابلو علاوه بر دون ژوان وپدر دونا آنا سه شخصیت دیگر حضور دارند.

یافتن تابلوی کشتن شواله ی دلیر سر آغاز اتفاقاتی غریب است که در آن  شخصیت اصلی توان نقاشی کردن خود را بازمیابد و به همراه تعدادی از اشخاص موجود در تابلو(از دو جهان ایده ها و استعاره ها)، مرد میانسال مجرد خوش تیپ و ثروتمندی که یاد آور گتسبی بزرگ است و دختر نوجوانی تودار و باهوش، در فضایی وهم آلود و سوررئال به ایفای نقش می پردازند.

کشتن شوالیه دلیر داستانی طولانی، هیجان انگیز و پر ماجرا با طرحی احتمالاً خودبه خودی است که به نظر می رسد به اقتضای روند داستان شکل گرفته است. داستان علاوه بر موسیقی که مورد علاقه ی خاص موراکامی است حاوی مباحثی نه چندان عمیق در مورد نقاشی است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: کشتن شوالیه دلیر، هاروکی موراکامی، ترجمه ی فروزنده دولت آبادی، نشر مصدق.

پی نوشت: داستان در صورتی که ترجمه ایرادی نداشته باشد دچار زمان پریشی است. در حالی که اقامت راوی در منزل آمادا حدود شش ماه به طول انجامیده و زمان روایت چند سال پس از آن است، در پاراگراف دوم از فصل یک، راوی در زمان حال از منزل آمادا به عنوان خانه ی خود یاد می کند:« خانه ی من بر روی خط مرزی است...» و این در حالی است که دو پاراگراف بعد زمان را به گذشته تغییر می دهد:« خانه ی من بر بالای کوه بود...»