مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

کی صفر


رمان کی صفر از آخرین آثار منتشر شده از دان دلیلو است که در کارنامه خود تا کنون هجده رمان، بیست و یک مجموعه داستان و پنج نمایش نامه دارد و از نظر کثرت جوایز دریافتی، با حدود چهل جایزه، یکی از اولین هاست.

راوی داستان مرد جوانی آمریکایی به اسم جفری است. جفری پدری ثروتمند به اسم راس دارد که سالها پیش از مادر او جداشده و پس از آن با زن باستان شناسی به اسم آرتیس ازدواج کرده است.

داستان شامل دو بخش با نام اول و دوم و یک میان بخش کوتاه و مستقل رؤیا گونه است که از زبان آرتیس روایت می شود.

در زمان شروع روایت آرتیس که مبتلا به بیماری غیر قابل علاج است در مرکزی شبیه به ایستگاهی فضایی در جایی دورافتاده در کشور قزاقستان بستری است. مرکز مزبور حاصل پروژه ای به اسم تلاقی است که از جمله با سرمایه گذاری کلان راس راه اندازی شده و کار آن منجمد کردن بیماران غیر قابل علاج  در دمای بسیار نزدیک به صفر مطلق(کی صفر یا همان درجه ی صفر در مقیاس کلوین) به منظور خارج کردن آنها از انجماد در آینده ای است که علم قادر به علاج بیماری آنان و ای بسا پایان بخشیدن به مرگ باشد. خلاصه این که «یه مدت بمیر، تا ابد زندگی کن.»

راس که عاشق آرتیس است به رغم برخورداری از سلامت کامل جسمانی تصمیم گرفته به همراه او منجمد شود و از تنها فرزندش جفری خواسته تا در تشریفات انجماد او و همسرش حضور داشته باشد.

راس به آینده خوش بین است و باور دارد که در آینده ای روشن با درکی جدید از دنیا چشم خواهد گشود. جفری اما آدمی شکاک است. او معتقد است کل پروژه چیزی سودجویانه و مهمل است و پدرش مورد سوء استفاده قرار گرفته است و بر این باور است که اقدام پدرش گونه ای خودکشی به کمک دیگران است.

مرگ همانند دیگر آثار دلیلو از اندیشه های محوری کی صفر است. کتاب ترجمه ی سهیل سمی است و توسط نشر چترنگ به چاپ رسیده است.

مائوی دوم


مائوی دوم دهمین و یکی از مطرح ترین رمان های دان دلیلوست.

راوی داستان دانای کل و زمان آن سال های پایانی دهه ی هشتاد قرن بیستم است. نام داستان برگرفته از پرتره ی مائو اثر اندی وارهول است که نسخه ای از آن اوایل امسال در یک حراجی به مبلغ بیش از دوازده میلیون دلار به فروش رسید.

 داستان شامل یک پیش درآمد، یک موخره و دوبخش در 14 فصل است. پیش در آمد به مراسم ازدواج دسته جمعی 6500 زوج از پیروان فرقه ای مذهبی به رهبری پیشوایی اهل کره در مراسمی در یک ورزشگاه در آمریکا اختصاص یافته است. یکی از شرکت کنندگان در مراسم ، دختر جوانی به اسم کارن است که در آینده ی داستان نقشی محوری ایفا خواهد کرد. جمله پایانی پیش درآمد حاوی اندیشه ی محوری داستان است: « آینده متعلق است به جمعیت ها».

شخصیت اصلی داستان، بیل گری، داستان نویس مشهوری است که به اتفاق دستیارش، اسکات و معشوقه اش کارن، در انزوای کامل خبری در خانه ای بزرگ و دور افتاده زندگی می کند که  محل آن با دقت هرچه تمام تر مخفی نگاه داشته می شود. در شروع داستان اسکات به دستور بیل نزد بریتا که به عکاسی از اهالی ادبیات شهرت دارد می رود و از او می خواهد که برای عکس گرفتن از بیل به خانه او برود. سفر طوری برنامه ریزی می شود که بریتا نتواند آدرس خانه را شناسایی کند.

بیل چند سالی است که کاری چاپ نکرده. او دو سال است که آخرین رمانش را به پایان رسانده اما با وسواسی بی ثمر مشغول باز نویسی و اصلاح آن است: «حالا دیگر برای بقا می نویسم. برای آن که قلبم بزند.» 74 

اسکات قویا باور دارد بهتر است این رمان هرگز چاپ نشود چرا که چاپ آن باعث خواهد شد هاله ای که در اطراف بیل ایجاد شده از بین برود: « بیل همین حالا هم در اوج شهرت است. دلیلش را از من بپرس! چون سال های سال است که اثری از او به چاپ نرسیده ... بیل هرچه از صحنه ی ادبیات دورتر باشد بزرگ و بزرگ تر می شود.»80

بریتا حلقه ی ارتباط مجدد بیل با دوست و ناشر آثارش، چارلی می شود. چارلی رئیس کمیته ی عالی در زمینه ی آزادی بیان است. او به بیل اطلاع می دهد که شاعری جوان و گمنام، اهل سوئیس در جریان جنگ داخلی لبنان توسط یک گروه چریکی مائوئیست لبنانی به اسارت گرفته شده است و از او می خواهد با حضور در یک مصاحبه ی مطبوعاتی در لندن به آزادی گروگان کمک کند. بیل که پیش از این با پذیرش عکس گرفتن از خود قصد خروج از انزوا را داشته با شنیدن ماجرای شاعر سوئیسی خود را با تمام قوا درگیر آن می کند.

 مائوی دوم ـ همچون دیگر داستان های دلیلوـ اثری است به لحاظ ساختاری پیچیده و از جهات نظری روشنفکرانه و نظریه پردازانه. همپای نظریه ی تعلق آینده به جمعیت ها، موقعیت تروریست ها در جهان حاضر از دلمشغولی های دلیلو در این داستان است:

«رمان نویس ها و تروریست ها از یک جهت پیوندی غریب با هم دارند... سال ها پیش، پیش خودم خیال می کردم که رمان نویس توان آن را دارد که حیات  درونی فرهنگ را تغییر بدهد. حالا می بینم که بمب سازها و اسلحه به دستان آن قلمرو را به تصرف خود درآورده اند. آنها آگاهی انسان را هدف قرار داده اند و به آن حمله ور شده اند.» 64

«آن چه را تروریست ها به دست می آورند، رمان نویس ها از دست می دهند. تاثیر آنان بر خودآگاه جمعی بشر در جایی اوج می گیرد که نقطه ی افول ما رمان نویس ها در مقام شکل دهندگان به احساس و تفکر انسان ها به حساب می آید. خطری که آنان به نمایش می گذارند در تقابل با عجز ما در زمینه ی خطرناک بودن قرار می گیرد.»218

مائوی دوم ترجمه ی مجتبی ویسی است و انتشارات بوتیمار آن را به چاپ رسانده است.

                                                                        آبان1396

برفک(نویز سفید)


برفک نام رمانی روشنفکرانه و فلسفی است با محوریت مسئله ی مرگ از دان دلیلو.

شخصیت اصلی و راوی داستان استاد دانشگاهی است به اسم جک گلدنی. او که پنج بار با چهار زن*ازدواج کرده، در زمان داستان به همراه همسرش بابت و چهار فرزند که هیچکدام فرزند مشترک آنها نیست خانواده ای را تشکیل می دهند. نکته ی جالب در مورد همسران سابق جک این است که تمام آنها جاسوس از کار در آمده اند.

 فرزندان خانواده، دو دختر و دو پسر در سنین کودکی تا نوجوانی اند. یک دختر و یک پسر فرزندان جک و یک دختر و پسری دیگر فرزندان بابت هستند. از میان چهار فرزند، هاینریش که پسری چهارده ساله است، نوجوانی است نابغه که در زمان داستان به طور غیر حضوری در حال بازی شطرنج با یک محکوم به حبس ابد است که شش نفر را به قتل رسانده است. او دوست همکلاسی دارد به اسم اورست که قصد دارد رکورد بیشترین مدت حضور در بین تعداد زیادی مار بسیار سمی را بشکند.

جک استاد دانشگاه در رشته ی هیتلر شناسی است که خودش بنیان گزار آن بوده است. دانشگاه محل کار جک اسم ندارد و با عنوان دانشگاه بالای تپه از آن یاد می شود. محل کار و زندگی جک شهرکی کوچک به اسم بلک اسمیت است که در همسایگی آن هیچ شهر بزرگی وجود ندارد.

ساختار برفک شامل سه بخش با اسم، جمعاً در چهل فصل شماره دار است. داستان شامل مقدار زیادی گفتگو در قالب جملات نقل قولی مستقیم و به شکل محاوره ای، عمدتاً بین جک و دیگران، شامل بابت، هاینریش و یکی از همکاران جک به اسم موری جی زیسکیند است که بار نظریه پردازی های روشنفکرانه ی داستان که مقدارش کم هم نیست عمدتاً بر دوش اوست.

جک و بابت عاشق یکدیگر و هر دو دچار هراس از مرگ اند. بین آنها مدتهاست بازی «من دوست دارم زودتر از تو بمیرم»در جریان است.

 بابت از چندی پیش گهگاه دچار فراموشی می شود. دختر او دنیس اولین کسی است که متوجه این موضوع می شود. او که از این بابت نگران است، توجه جک را به وضعیت مادرش جلب می کند. موتور محرک داستان، تلاش جک برای کشف علت فراموشی های بابت است.

در میانه های بخش اول، به دلیل ابتلای ناگهانی و جمعی بچه های مدرسه به سردرد و چشم درد مدرسه را تعطیل می کنند. آدم های ماسک زده با پوشش های نایلونی سر و کله شان پیدا می شود تا علت را کشف کنند و بعد تر معلوم می شود یکی از آنها به عللی نامعلوم مرده است.

در بخش دوم  که اسمش واقعه ی هوای سمّی است، اهالی بلک اسمیت مجبور می شوند به دلیل نشت گاز سمّی از یک تانکر قطار باری شهر را ترک کنند. ابتدا گفته می شود افرادی که در معرض گاز مزبور قرار می گیرند دچار عوارضی از جمله تپش قلب و آشناپنداری(دژاوو) می شوند، اما بعد تر مشخص می شود گاز ماده ای مرگبار است که قربانی خود را به تدریج از پا در می آورد.

در بخش سوم جک می فهمد که علت فراموشی بابت مصرف قرصی است که محصول پروژه ای بسیار محرمانه(و چنان که در اواخر داستان معلوم می شود، شکست خورده) برای از بین بردن ترس از مرگ است. اسم این بخش که طولانی ترین بخش داستان است دایلارماست که همان اسم قرص کذایی است. جک در تلاش برای حل معمای دایلارما به اطلاعاتی دست پیدا می کند که فضای داستان را معمایی و انگیزه ی او را برای پیگیری مسئله دو چندان می کند.

برفک از شاخص ترین و تفسیر برانگیز ترین آثار دلیلو است. کتاب را پیمان خاکسار  ترجمه و نشر چشمه منتشر کرده است.

                                                   آبان 1395

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* ازدواج های اول و چهارم جک با یک زن(دانا بریدلاو) بوده است.

پی نوشت: این کتاب با ترجمه ی نوشین ریشهری و با عنوان نویز سفید نیز به چاپ رسیده است.

نقطه‌ی امگا


داستان

نقطه‌ی امگا اثر به تازگی ترجمه شده به فارسی از نویسنده‌ی سرشناس آمریکایی دان دلیلو، رمانی است کوتاه و فلسفی با ساختاری خاص، شامل یک درآمد و به قرینه ی آن یک موخره‌ی به هم مرتبط و یک بخش نسبتاَ مستقل چهار فصلی میانی*. در مقدمه و موخره که گمنامی و گمنامی۲ نام دارند مردی بدون نام در حال تماشای اثری مفهومی ‌به اسم روانی در۲۴ ساعت است که با کش آوردن فیلم روانی اثر آلفرد هیچکاک و نمایش آن در۲۴ ساعت ساخته شده است. مدت فیلم اصلی ۱۰۸ دقیقه است؛ به این ترتیب زمان در روانی در۲۴ ساعت حدود یک سیزدهم زمان واقعی است.

 ساعت کار گالری محدود است و هر روز بخشی از اثر نمایش داده می شود. در اطاق نمایش جایی برای نشستن وجود ندارد. مرد گمنام در هر شش روز نمایش اثر به گالری مراجعه می‌کند و ساعتهای متوالی جلوی پرده و گاه پشت آن می‌ایستد و فیلم را ( اگر بشود چنین اسمی‌ بر آن نهاد) به دقت تماشا می‌کند. روانی در۲۴ ساعت بازدید کنندگان محدودی دارد که سه نفر از آنها به ترتیب ایفای نقش در بخش میانی، مرد دانشمند هفتاد‌و‌چند ساله‌ای به اسم ریچارد الستر، یک مرد فیلمساز جوان، و دختر الستر، جسی ‌هستند.

الستر که در دوره‌ی جنگ عراق از مشاورین وزارت دفاع آمریکا بوده، اکنون برای خلاصی از دست جراید و جلسات بحث و گفتگو، به خانه‌ی قدیمی خود در بیابانی بی آب و علف و عاری از هرگونه نشانه حیات پناه آورده است؛ جایی که در آن زمان همچون فیلم روانی در۲۴ ساعت کند و دیرگذر است. تنها اثر حضور انسان در چشم انداز وسیع و خالی اطراف خانه‌ی الستر، شیارهای باقیمانده از حفاری‌های دیرینه شناسی است. همسر اول الستر زمین شناس بوده و خانه بنا به میل او در این محل خریداره شده است.

راوی گمنامی‌ها دانای کل است، اما بخش میانی توسط فیلمساز روایت می‌شود. فیلمساز میهمان ریچارد الستر در خانه  بیابانی است. او قصد دارد مستندی در باره‌ی الستر و نقش او در جنگ بسازد؛ مستندی که در آن که در آن: « نه از صندلی چرمی‌راحتی  خبری هست و نه از نورهای گرم یا قفسه‌ی پر از کتاب در پس زمینه. فقط یک مرد جلوی یک دیوار**. آن مرد تمام تجربیاتش را تعریف می‌کند، یعنی هر چیزی که به ذهنش می‌رسد، شخصیت‌ها، نظریه‌ها، جزئیات، احساسات ... صدای پرسش از پس زمینه هم نداریم. زیرنویس اخبار و نظرات آدمهای دیگر را هم نداریم. دوربین هم عوض نمی‌شود.»۴۱

الستر و فیلمساز چند روزی را بدون آن که کاری برای ساخت مستند انجام دهند به خوردن و نوشیدن و گپ زدن می گذرانند تا آن که جسی پا به خانه می گذارد و با ورود خود ریتم و حال و هوای بخش میانی را تغییر می دهد. جسی را مادرش برای دورکردن او از مرد مشکوکی که اخیراَ با وی آشنا شده نزد پدر فرستاده است.

نقطه‌ی امگا

نقطه‌ی امگا که دان دلیلو آن را به عنوان اسم کتاب برگزیده نام نظریه ای فلسفی ـ عرفانی از کشیش ، زمین شناس و دیرینه شناس فرانسوی، پیر تیلارد دو شاردن (۱۹۵۵- ۱۸۸۸) است. اجمال این نظریه این است که تکامل روندی جبری است از ماده‌ی بی جان شروع، و به پیچیدگی روانی و ذهنی منتهی می‌گردد. ظهور انسان هوشمند سرآغاز عصر جدیدی است؛ عصری که در پیشرفت خود از طریق انتقال ایده‌ها و تجارب میان انسانها سبب پدید آمدن گونه ای از آگاهی جمعی خواهد شد که نهایتاَ لایه‌های آن زمین را در بر خواهد گرفت. اسم این لایه‌ی آگاهی، نوسفر(Noosphere) یا جان سپهر است. تیلارد معتقد است روند گسترش و پیجیده تر شدن آگاهی به سوی نقطه‌ی اوجی به نام نقطه‌ی امگاست.

چشم انداز بیابانی و عاری از نشانه‌های حیات اطراف خانه‌ی الستر(که‌ یادآور اتاق نمایش خالی روانی در۲۴ ساعت است)، زمین شناس بودن همسر اول او، آثار اکتشافات دیرینه شناسی در اطراف خانه و ... همگی  با نظریه‌ی  نقطه‌ی امگا مرتبط اند. الستر بر مبنای این نظریه، یا در ادامه‌ی آن، نظریه بدبینانه ای را مطرح می‌کند که بر آن اساس انسان معاصر به نقطه‌ی امگا رسیده و از این پس مسیر آمده را به سوی ماده‌ی بی جان اولیه باز خواهد گشت: « ما توده ایم. یک جمعیت. گروهی فکر می‌کنیم. در دسته‌های نظامی‌سفر می‌کنیم. دسته‌های نظامی‌که ژن‌های نابودی خودشان را حمل می‌کنند. یک بمب هیچ وقت کافی نیست. تکنولوژی اوضاع را تیره نشان می‌دهد و همین جاست که بالادستی‌ها نقشه‌ی جنگ‌ها را می‌کشند. درون گرایی از اینجا شروع می‌شود. پدر تیلارد این را می‌دانست. نقطه‌ی امگا. جهشی از بیولوژی خودمان. این سئوال را از خودت بپرس. مگر مجبوریم همیشه انسان بمانیم؟ آگاهی مصرف شده. دوباره بر می‌گردیم  به حا لت غیر آلی ماده.»۸۱ 

                                                                                 شهریور۱۳۹۲

 

* ساختار نقطه امگا با هایکو مقایسه شده است. ازهایکو در چند جای بخش میانی اسم برده می شود از جمله در این گفته ی قابل تأمل الستر در باره ی جنگ: « یک هایکو هیچ معنایی بیشتر از آن چیزی که می گوید، ندارد. برکه ای در تابستان، برگی در باد. شعور بشری موجود در طبیعت. پاسخی است به همه ی مقولات در تعداد مشخصی مصرع و تعداد هجاهای از پیش تعیین شده. من هم یک جنگ هایکو مانند می خواستم. جنگی که از سه خط بیشتر نباشد. این هم چیزی نبود که ربطی  به استراتژی خاصی داشته باشد یا از سر اجبار باشد. فقط دلم می خواست یک مشت ایده را به وسیله ی مسایل زودگذر به هم ربط  بدهم. این جوهره ی یک هایکو است... در جنگ همه چیز زودگذر است. یک چیزی را می بینی و همان موقع باید آماده باشی که ناپدید شدنش را هم ببینی.»۵۲

** این وضعیت با وضعیت مرد گمنام در اتاق نمایش قابل مقایسه است.

مشخصات کتاب: نقطه امگا، دان دلیلو، ترجمه‌ی کیهان بهمنی، انتشارات روزنه. چاپ اول.

بادی آرتیست


بادی آرتیست رمان کم حجم و تکنیکی است از نویسنده ی سرشناس آمریکایی،دان دلیلو.

راوی داستان ترکیبی است از راوی گزارشگر و دوم شخص مفرد. در واقع این طور به نظر می رسد که نویسنده برای اجتناب از تبدیل شدن راوی گزارشگر به دانای کل، هر کجا که نیاز به ذهن خوانی شخصیت اصلی بوده، زاویه دید را تغییر داده و از ضمیر دوم شخص استفاده کرده است. داستان از همین زاویه دید است که شروع می شود: « زمان انگار می گذرد. جهان با لحظه لحظه واشدنش حادث می شود و تو می ایستی تا نگاهی بیندازی به عنکبوت چسبیده به تارش.»

زاویه دید در پارگراف بعد به راوی گزارشگر که سهم عمده روایت را به عهده دارد تغییر می کند: « همین صبح آخری که در یک زمان اینجا بودند اتفاق افتاد، در آشپزخانه، و لخ لخ از کنار هم گذشتند تا چیزها را از قفسه ها و کشوها در بیاورند و ...»

بادی آرتیست شامل هفت فصل و دومیان فصل است. در میان فصل ها که شامل دو مقاله اند که پس از فصل اول و پیش از فصل آخر آمده اند، روایت به حال تعلیق در می آید و از جاهایی خارج از جریان داستان اطلاعاتی به خواننده داده می شود.

داستان به شکلی بسیار توصیفی و با ضرباهنگی بسیار کند، در موقعیتی که بی شباهت به نمایش در انتظار گود ی ساموئل بکت نیست شروع می شود. شخصیت اصلی داستان لارن و شوهر او ری در آشپزخانه در حال صبحانه خوردن اند. خانه آنها ساختمانی بزرگ و ویلایی در جایی دور افتاده در حومه نیویورک است. در خلال فصل اول از سر و صداهایی که گاه و بیگاه لارن در خانه می شنود به نظر می رسد باید منتظر اتفاقاتی شبیه ماجرای فیلم The Others باشیم. در پایان این فصل ری برای بیرون رفتن به دنبال سوییچ ماشین می گردد .

در میان فصل اول معلوم می شود که ری در یک روز یکشنبه در مانهاتان در آپارتمان همسر اولش با شلیک گلوله به زندگی خود خاتمه داده است.

در فصل دوم لارن عزادار و افسرده و تنها است. او ساعتها پای کامپیوتر می نشیند و از طریق تصویر وب کم جاده ای پرت درمنطقه کوتکای فنلاند را تماشا می کند. در پایان این فصل لارن منشا صدا های گاه و بیگاه خانه را در اتاقی متروک در طبقه سوم میابد؛ مردی ریزه اندام و عقب مانده که همانند دستگاه پخش صوت با صدای دیگران و با جملات آنها سخن می گوید و...

بادی آرتیست داستان قوی و متفاوتی است که به همراه شش اثر دیگر از دان دلیلو، از جمله شاهکار او دنیای زیر زمینی، در لیست هزار و یک کتابی که باید پیش از مردن خواند حضور دارد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: بادی آرتیست، دان دلیلو، ترجمه ی منصوره وفایی، نشر نی.