مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

تابستان در بادن بادن


تابستان در بادن بادن اثر پزشک نویسنده ی روس لئونید تسیپکین اثری است مستند ـ داستانی در باره ی زندگی و آثار داستایفسکی.

داستان در دو زمان گذشته ی نزدیک و دور می گذرد. در زمان گذشته ی نزدیک که کتاب (در صحنه ای که یاد آور شروع شاهکار داستایفسکی، ابله است) با آن آغاز می شود، راوی که خود تسیپکین است در دوره ی شوروی در میانه ی قرن بیستم، با قطار عازم لنینگراد( سنت پرزبورگ سابق) است تا از جمله به دیدن موزه ی داستایفسکی برود؛ و در گذشته ی دور، داستایفسکی و همسرش آنا گریگوریونا در بهار 1867 سنت پرزبورگ را به مقصد آلمان ترک می کنند. ماجرا های مربوط به هر دو زمان فلاش بک های متعددی به گذشته دارند و در جملاتی بسیار طولانی(تا چند صفحه ای) و بدون فاصله گذاری از پی یکدیگر می آیند.

منبع اصلی نویسنده در بخش مربوط به داستایفسکی، خاطرات منتشر شده ی همسر او آنا گریگوریوناست. کتاب فاقد فصل بندی و حاوی عکس هایی عمدتاً از مکان هایی است که داستایفسکی در آنجا حضور داشته یا در آثارش  و به ویژه در جنایت و مکافات از آنها نام برده است.

تابستان در بادن بادن به همراه مقدمه ی تحسین آمیز و نسبتاً مفصلی که سوزان سانتاگ بر آن نوشته توسط بابک مظلومی به فارسی ترجمه شده و کتاب نشر نیک آن را به چاپ رسانده است. این کتاب با ترجمه ی مهرشید متولی نیز منتشر شده است. 

                                                           مهر1394