مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

قصرهای خشم


« کسی که زندگی اش را هرگز روی اولین سطر از اولین صفحه ی یک کتاب خم نکرده است، چطور می تواند از چیزهای شیرین چیزی بداند؟»

 الساندرو باریکو، قصرهای خشم.


قصرهای خشم نخستین رمان خالق نووه چنتو، الساندرو باریکو است.

زمان داستان میانه های قرن نوزدهم و مکان رخدادهای اصلی آن شهری خیالی به اسم کوینیپاک است.

داستان به رغم حجم نه چندان زیاد آن شامل ماجراهای پرتعداد و اشخاص متعددی با محوریت  سه مرد است؛ آقای رائیل، مالک یک کارخانه ی شیشه سازی، نوازنده ای به اسم پکیش و معماری به اسم هکتور هوور که ویژگی مشترک شان رویاپردازی است.

آقای رائیل که از متنفذین شهر است رویای ساختن جام های شیشه در ابعادی بسیار بزرگ را در سر می پروراند، پکیش در پی انتقال صدا تا مسافت هایی بسیار دور از طریق لوله است و هکتور هوور که دیرتر به این جمع اضافه می شود در آرزوی ساختن بنایی عظیم و شفاف تماماً شیشه ای است. رویای پکیش رویایی مستقل است اما رویاهای دو نفر دیگر با یکدیگر تلاقی می کند و حاصل آن در نهایت تبدیل به بنای مشهور کریستال پالاس در هاید پارک لندن یا همان نمایشگاه جهانی سال1852 می شود که یکی از جسورانه ترین ایده های معماری روزگار خود و یکی از سرآغازها در تارخ معماری مدرن است؛ بنایی عظیم و خارق العاده که بعد از برگزاری نمایشگاه آن را به به مکانی دیگر انتقال دادند و تا آتش سوزی سال 1937 برپا بود.

قصر های خشم همچون دیگر داستان های باریکو اثری خوشخوان، لطیف، شاعرانه و خیال انگیز است. کتاب ترجمه ی اثمار موسوی نیاست و انتشارات مروارید آن را به چاپ رسانده است.

نووه چنتو


نووه چنتو جزء سوم اسم شخصیت اصلی داستانی کم حجم و بسیار جذابی  به همین نام، اثر نویسنده، دانش آموخته فلسفه و موسیقی دان معاصر ایتالیایی الساندرو باریکو است. نووه چنتو در زبان ایتالیایی اصطلاحی برای نامیدن قرن بیستم است. جزء اول اسم شخصیت مزبور، دانی بودمن است. دانی بودمن  یکی از خدمه ی کشتی مسافری اقیانوس پیمای ویرجنین است. دانی بودمن یک جور هایی پدر نووه چنتو است و برای همین هم هست که اسم خودش را روی او گذاشته است. اسم نووچنتو یک جزء دوم جالب هم دارد؛ تی. دی. لمون. و این تی. دی. لمون، نوشته ی روی کارتونی است که دانی بودمن در سال۱۹۰۰ نووچنتوی نوزاد را در سن چند روزگی توی آن، روی یک پیانو داخل کشتی پیدا کرده است.

نووه چنتو موجودی تماماَ دریایی است. او در کشتی به دنیا آمده و تمام عمرش را، بله تمام آن را، در درون کشتی گذرانده است و از این نظر ضمن شباهت به بارون درخت نشین داستان ایتالو کالوینو(یک نویسنده دیگر ایتالیایی) که از روزگار نوجوانی تا پایان عمر بالای درخت زندگی کرد و پایش را روی زمین نگذاشت؛ گوی سبقت را از او هم ربوده است. البته نووه چنتو یک بار تصمیم می گیرد به خشکی برود تا بتواند از آنجا معنای واقعی دریا را کشف کند، اما از پله سوم پایین ترنمی رود و به کشتی بازمی گردد.

تقریبا همه ی چیزهای با اهمیت را در باره ی نووه چنتو گفتم جز این که او پیانیست است؛ مردی که با پیانو جادو می کند. پیانیستی یگانه و بی نظیر که انگار با صد دست پیانو می نوازد و وقتی یک قطعه سخت و پر انرژی را به اتمام می رساند، می شود با سیم های داغ شده ی سازش سیگار روشن کرد.

باریکو در باره اثر خود گفته است« من این متن را برای یک بازیگر و یک کارگردان[تئاتر] نوشته ام و این دو تن نمایشی از آن ساختند که ... اجرا شد. نمی دانم که فقط  به این حساب  می توانم بگویم متنی نمایشی نوشته ام. در واقع، از این بابت شک دارم. اکنون که آن را در هیئت کتاب می بینم، بیشتر به نظرم چیزی میان نمایش واقعی و داستانی برای خواندن به صدای بلند می آید. نمی دانم این گونه متن ها اسمی هم دارند یانه. مهم نیست. از این داستان خوشم آمده بود و می دیدم که به زحمت نقل کردنش می ارزد. از این که کسی آن را بخواند خوشحال می شوم.» 

بر اساس نووه چنتو فیلمی به اسم افسانه ۱۹۰۰ به کارگردانی جوزپه تورناتوره ساخته شده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب:نووه چنتو، الساندرو باریکو، ترجمه ی حسین معصومی همدانی،انتشارات نیلوفر.