مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

اومون را


اومون را نخستین اثر ترجمه شده به فارسی از نویسنده ی معاصر روسی، ویکتور پلوین است.

زمان داستان دوره ی حاکمیت شوروی و سال های پس از فرود آمدن آپولو بر سطح ماه است. شوروی که پیش از آمریکا فضانورد به فضا فرستاده بود برای آن که در رقابت فضایی از آمریکا عقب نماند برنامه ای را برای فرود یک سفینه ی با سرنشین در قطب جنوب ماه تدارک می بیند.

شخصیت اصلی داستان، اومون را کریوومازوف که از کودکی عاشق فضانوردی است به اتفاق دوست خود میتوک در مدرسه ی هوانوردی ثبت نام می کنند و پس طی دوره های آموزشی مختلف به عضویت تیم پروژه ی ماهنورد مزبور در می آیند.

در ابتدا همه چیز عادی به نظر می رسد امّا  کم کم این تردید ایجاد می شود که انگار یک جای کار می لنگد. در حقیقت جان کلام نویسنده این است که در حاکمیت توتالیتر هر چیزی می تواند غیر از آن چیزی باشد که به نظر می رسد.

توجیه کردن تیم پروژه و امون را که در آن عهده دار نقش نهایی است، در این مورد که بنا نیست کارها چنان که از ابتدا به آنان گفته شده پیش برود کار ساده ای نیست. اعضای تیم برای پذیرش موضوع باید تحت آموزشهای ویژه از جمله آموزش ایدئولوژیکی قرار بگیرند که مربی آن سرهنگی ویلچر نشین به اسم اورچاگین است و هم اوست که کلام آخر را در مورد حقیقت و دروغ تحت حکومتی که وی کارگزار آن است به زبان می آورد: «ما کمونیست ها فرصت پیدا نکردیم تا اعتبار ایده هامون رو به اثبات برسونیم ـ جنگ انرژی زیادی ازمون گرفت و همین طور مبارزه با باقی مونده های گذشته و دشمنان داخلی. به خاطر تمام این ها نتونستیم غرب رو در زمینه ی تکنولوژی شکست بدیم. ولی جبهه ی جنگ عقاید، میدان نبردیه که حتا برای کسر ثانیه هم نباید ازش غافل شد. پارادوکس ـ جزء دیگه ی دیالکتیک ـ اینه که ما حقیقت رو با دروغ اثبات می کنیم، چون مارکسیسم با خودش حقیقت مطلق و بی چون و چرا رو به همراه داره...»

اومون را در مجموع اثر ضد ایدئولوژیکی  تخیلی، انتقادی و آیرونیک با تعلیق ها یی نفس گیر و غافل گیری های متعدد و تو در توست. ترجمه ی کتاب کار پیمان خاکسار است و نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است.

نظرات 2 + ارسال نظر
الهام 1403/04/24 ساعت 18:24 https://yanaar.blogsky.com/

سلام
از توصیفی که کردید به نظرم می‌رسد پلوین ژانر تخیلی و فانتزی را با واقعیت سیاسی مخلوط کرده که شاید کمی موضوع را اغراق‌آمیز کند و جالب است که تضادهای ایدئولوژیک هنوز هم دست‌مایه‌ی نوشتن قرار می‌گیرد.

سلام و درود
حدستان در مورد ترکیب واقعیت و فانتزی در این داستان درست است. فکر میکنم همانطور که نسل دوم بعد از جنگ دوم در آلمان هنوز درگیر دوره ی حاکمیت نازی ها بر آن کشورند در روسیه هم تا مدتها حاکمیت شوروی موضوع بحث و گفتگوهای روشنفکری در تمام حوزها از جمله ادبیات باشد.

میله بدون پرچم 1403/05/02 ساعت 18:22

سلام
یکی از کارهای خوبی است که در این یکی دو سال اخیر خواندم. کاش دو هفته پیش یادم افتاده بود. یکی از دوستان از سرزمین ترامپستان آمده بود و می‌خواستم یک کتاب به او هدیه بدهم. این گزینه خیلی خوبی بود.
روایت هم نکات قابل تامل زیادی داشت که خیلی هم برای ما اشنا و قابل درک بود.

سلام و درود
آشنایی من با پلوین از همان یادداشت شماست. بعد از این داستان زندگی حشره ای را از این نویسنده خوانده ام که یادداشت آن را منتشر خواهم کرد و نسل پی را هم در انتظار خواندن دارم.
متاسفانه چیزهای ناجور زیادی در دنیا هست که برای ما آشنا و قابل درک است.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد