مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

پیاده گرد


پیاد گرد رمانی است ساده و خوشخوان، و صمیمانه و دوست داشتنی از نویسنده ی سویسسی، کریستف سیمون.

شخصیت اصلی و راوی داستان مرد هشتاد و چند ساله ای است به اسم لوکاس زبیندن. او که داستان را عمدتاً برای مرد جوانی به اسم کاظم، که مأمور جدید سپاهی خدمات اجتماعی است تعریف می کند، چند سالی است که همسر محبوبش را از دست داده و در زمان روایت ساکن خانه ی سالمندان است. زمان روایت کمتر از دو هفته و زمان داستان به اندازه ی طول عمر راوی است.اسم اصلی داستان زبیندنِ پیاده گرد، یا چنان که مترجم در مقدمه گفته است«زبیندن کسی که پیاده می رود» است.

پیاده گردی که بنا به قول نویسنده در مصاحبه ی کوتاهی که مترجم فارسی با او انجام داده از علایق جدی مردمان سوییس است، برای راوی نه فعالیتی ورزشی یا تفریحی بلکه شیوه ای است برای زیستن و اندیشیدن. زبیندن معتقد است«بزرگترین مشکل زندگی ما رخوت ما است. چشم ها، گوش ها و شامه ی ما با انواع محرک های یکنواخت کرخت شده اند. جهان بی شکوه و جلال و بی فرم و حاشیه است. مات، خاکستری و مه آلود»65 و راه حل غلبه بر این رخوت پیاده گردی است.

پیاده گرد روایتی کاملأ تک صدایی به شیوه ای خاص دارد که در داستان نویسی کمتر معمول است. خواننده ی داستان همه چیز را تنها از فیلتر تک گویی درونی یا از زبان راوی است که درمیابد. برای مثال وقتی زبیندن از کسی سئوالی می کند، خواننده پاسخ را نمی شنود و باید آن را از صحبت بعدی خود او یا دیگر قراین بفهمد. برای مثال:« چه می گویید؟ آخرین پله؟ دیدید با چه بی باکی و اطمینانی به پایین پله ها رسیدیم؟ ماشاءالله، ماشاءالله، هشتاد و هفت سال و هنوز انگار نه انگار. مادام روزا! این طرف، ما اینجا هستیم! همین الساعه صحبت شما بود. احوال شما چطور است؟ ـ یک خبر جدید از فرزندانتان؟ چقدر خوب.».

                                                    مهر1395

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: پیاده گرد، کریستف سیمون، ترجمه ی امید جندقی، نشر لمی، چاپ اول:1391.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد