مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

اعترافات


« بانگ صور قیامت گو هرگاه که می خواهد برخیزد، خواهم آمد ، این کتاب را به دست گرفته در پیشگاه داور متعال حاضر خواهم شد. به آواز بلند خواهم گفت: این است آنچه کرده ام، آنچه اندیشیده ام، آنچه بوده ام. بد و نیک را با صراحتی یکسان بیان کرده ام. نه از بدی نکته ای را ناگفته گذاشته ام و نه چیزی بر نیکی افزوده ام... خود را بدان گونه که بودم نشان داده ام؛ پست و فرومایه، هرگاه چنان بوده ام و نیز خوب و بخشنده و بزرگوار ، هرگاه چنان بوده ام: باطنم را بدانسان که تو خود دیده ای آشکار کرده ام. انبوه بی شمار همنوعانم را در پیرامونم جمع کن. باشد که به اعترافاتم گوش فرا دهند، باشد که از رذالتهایم به ناله در آیند، باشد که از مصیبت هایم شرمسار شوند. باشد که هریک از آنان نیز با همین صداقت در پای سریر تو از مکنونات قلب خویش پرده بردارد؛ و سپس تنها یکی از آنان ؛ اگر شهامت داشته باشد، بتواند به تو بگوید: من از این مرد بهتر بودم                

                                                                      ژان ژاک روسو، اعترافات، دفتر اول


اعترافات، اتوبیوگرافی ژان ژاک روسو(۱۷۷۸ـ ۱۷۱۲) است که در سالهای ۱۷۶۵ تا ۱۷۷۰ نوشته شده و در بردارنده رویدادهای زندگی و عواطف و اندیشه های او از اوان کودکی تا سن پنجاه و چهار سالگی است.

سنت اتوبیوگرافی در غرب با اعترافات آگوستین قدیس در قرن پنجم آغاز می شود و پس از تعلیقی حدود هزار ساله در قرون وسطی، به خاطرات پتراک (قرن چهاردهم)، پاپ پیوس دوم (قرن پانزدهم) و بانویی انگلیسی به نام مارجری کمپ ـ که درقرن پانزدهم در بستر مرگ نوشته شده ـ می رسد. دوران اوج اتوبیوگرافی در غرب، عصر روشنگری است که روسو در فرانسه، ادوارد گیبون در انگلستان، و بنجامین فرانکلین در آمریکا، زندگی نامه های خود را به رشته تحریر در آوردند.

 درمیان اتو بیوگرافی ها، اعترافات روسو از شان و اهمیت ویژه ای برخوردار است. اهمیت اعترافات نه از آن رواست که ـ چنان که روسو در دیباچه آن گفته است ـ یگانه تصویری است که از انسان وجود دارد؛ و نه به این دلیل که او با خلق این اثر ـ چنان که خود در آغاز دفتر اول اعترافات می گوید ـ دست به کاری زده است که هرگز سابقه ای نداشته ،بلکه، وبه ویژه به این علت است که زندگی نامه مردی است که نام او با سه تحول اساسی دوران مدرن گره خورده است :

ا. انقلاب کبیر فرانسه: قراداد اجتماعی روسو که کارلایل آن را انجیل پنجم یا انجیل ژان ژاک نامیده است چنان تاثیر قاطعی در شکل گیری مبانی فکری انقلاب کبیر فرانسه داشته که گفته می شود این انقلاب تحت توجهات معنوی روسو آغاز شده است.

۲.  آموزش و پروش جدید: طبیعت و انسان طبیعی مبدا مطالعات روسو در تعلیم و تربیت است که حاصل آن اثر شاخص دیگر او، امیل است. با وجود آن که عقاید روسو در مورد انسان طبیعی قابل انتقاد است، اصول آموزشی و تربیتی او از چنان اعتباری برخوردار است که پایه و اساس آموزش و پرورش جدید دانسته می شود.

۳. انقلاب ادبی رمانتیک: روسو با رمان خود"هلوئیز جدید" و بخصوص با اعترافات، سبک جدیدی را در ادبیات فرانسه پدید آورد که در گام بعدی به انقلاب ادبی رمانتیک انجامید. «جریان ماقبل رومانتیسم با این که در انگلستان و آلمان و کشورهای شمالی اروپا بسیار قوی بود، در کشورهایی که ذوق کلاسیک ریشه دوانیده بود چندان شوری نداشت. در فرانسه یگانه نماینده برجسته ای که به چشم می خورد ژان ژاک روسو است. روح حساس و پرهیجان او نه فقط در صفحات «اعترافات» بلکه در تمام آثارش تظاهر می کند و هلوئیز جدید  سرچشمه ای برای آثار تغزلی بعدی می شود. روسو در تمام تحولات ماقبل رمانتیسم تاثیر بزرگی داشت و اورا باید استاد مسلم این دوره در تمام اروپا دانست. اما نویسندگانی که بدنبال او آمدند اغلب کوچک و بی اهمیت اند و آثارشان قابل ذکر نیست.»*

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* مکتبهای ادبی، رضا سیدحسینی