مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

راوی در رمان


رمان از انواع ادبیات داستانی است و داستان نیازمند راوی است.راوی موجودی خیالی است که به نیابت از طرف نویسنده داستان را روایت می کند. در تفاوت راوی و نویسنده کافی است توجه داشته باشیم که هر داستان گر چه تنها یک نویسنده دارد، می تواند چندین راوی داشته باشد.

راوی را بر حسب آنکه نقشی در داستان به عهده داشته باشد یا صرفا نظاره گر حوادث باشد به دو گونه «راوی شخصیت» و «دانای کل» تفکیک نموده اند. ویژگی راوی شخصیت آن است که آگاهی او همچون انسانی واقعی در محدوده ادراکات وی است. این راوی قادر به بیان افکار و احوال درونی سایرین نیست، به این دلیل که از آنها بی اطلاع است.

در قیاس بامیزان آگاهی محدود راوی شخصیت، آگاهی دانای کل هیچ گونه حد و مرزی نمی شناسد. این راوی علاوه بر اعمال و رفتار شخصیت ها از افکار و احوال درونی آنان نیز مطلع است و قادر است خواننده را از پنهانی ترین نیات اشخاص داستان مطلع نماید. دلیل این امر آن است که او می تواند درون آنان را نیز ببیند.

گونه ای از راوی ناظر وجود دارد که آگاهی او در حدود آگاهی راوی شخصیت است. این راوی را «دانای کل محدود» یا «عقل کل محدود» نامیده اند. من با اندکی تسامح« راوی گزارشگر» را بر این اسامی ترجیح می دهم.

درگونه دیگری از تقسیم بندی، موقعیت راوی نسبت به داستان است که مورد توجه قرار می گیرد. به آن چه که موقعیت راوی نسبت به داستان را مشخص می نماید، زاویه دید می گویند. زاویه دید راوی می تواند درونی یا بیرونی باشد.

زاویه دید راوی را عمدتا می توان از طرز کاربرد ضمیرها شناسایی کرد. در زاویه دید درونی از ضمیر اول شخص مفرد، «من» استفاده می شود حال آن که این ضمیر در زاویه دید بیرونی (به جز در نقل قول مستقیم) کاربرد ندارد.

در گونه ای خاص و نادر از رمان از ضمیرهای « تو» و« شما» استفاده می شود. ویژگی استفاده از ضمیر دوم شخص مفرد و جمع آن است که نمی توان از آن دریافت که راوی در کدام زاویه دید قرار دارد. در «دگرگونی» اثر میشل بوتور وقتی با چنین جمله ای مواجه می شویم: « در سمت راستتان ، مردی که صورتش در برار آرنج "شما" قراردارد، روبروی جایی که در این سفر اشغال خواهیدکرد، نشسته است.»، به درستی قادر نیستیم بدانیم آیا این گونه ای تک گویی درونی است، یا صدایی از بیرون، شخصیت داستان را مورد خطاب قرار داده است.

راوی در رمان می تواند یک نفر یا بیشتر باشد؛ و زاویه دید راوی اعم ازآنکه راوی یک نفر یا بیش از یکی باشد می تواند درطول داستان تغییر کند. نکته بسیار جالب در این زمینه که من در متن یک سخنرانی از ماریو بارگاس یوسا به آن برخود کردم آن است که هیچ رمانی هرگز با تنها یک شیوه روایت، یعنی با « یک راوی با زاویه دید ثابت» خلق نشده است!*

                                                                              آذرماه ۱۳۸۹ 

* منبع: وب سایت دیباچه www.dibache.com     

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد