مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

گرینگوی پیر



کارلوس فوئنتس در گرینگوی پیر، سه عنصر انسانی را  در گونه ای واکنش شبیه به واکنش های شیمیایی در لوله آزمایش انقلاب ۱۹۱۳ مکزیک با یکدیگر آمیخته است.

 عنصر اول؛ گرینگوی پیر که روزنامه نگار و نویسنده ای آمریکایی است. او که سابقا دو پسر خود را ازدست داده، ـ یکی از اعتیاد به الکل و دیگری در اثر خود کشی ـ  در سن ۷۱ سالگی  از مرز جنوبی آمریکا گذشته و پا به مکزیک گذاشته است. به قول فوئنتس: « پیر مرد هم به این دلیل به مکزیک آمده بود که در مملکت خودش دیگر مرزی نمانده بود که از آن بگذرد.» او پس از گذشتن از مرز با خود می اندیشد: « مرزی هست که فقط شبانه دل گذشتن از آن را داریم. مرز تفاوتهای خودمان و دیگران، مرز نبردهامان با خودمان

دومین عنصر، توماس آرویو ژنرال جوان انقلابی است. تولد آرویو حاصل تجاوز ارباب زاده ای به مادر اوست که از رعایای ساکن در ملک اربابی بوده است. او اکنون ، با موج  انقلاب در مقام فرمانده گروهی پابرهنه انقلابی پا به همان ملک متعلق به اربابان سابق خود و مادرش گذاشته است .

عنصر سوم هریت وینسلو زنی آمریکایی است. پدر هریت برای جنگ به کوبا رفته و در آنجا ماندگار شده است. مادر هریت  با اطلاع از زنده بودن شوهر، وانمود کرده که او در جنگ کشته شده است تا از این طریق بتواند از دولت مستمری ماهانه دریافت کند. مادر و دختر برای عزیز از دست نرفته خود مقبره ای ساخته اند که تنها نام او را بر خود دارد . مقبره ای خالی !

هریت به عنوان معلم سرخانه، برای آموزش زبان انگلیسی به فرزاندان خانواده ارباب سابق آرویو، به همان ملک اربابی آمده است. او در واکنش بین آن دو عنصردیگر، به عنوان کاتالیزور عمل می کند و بنا بر خاصیت این نقش، در پایان واکنش تنها اوست که چیزی از دست نمی دهد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: گرینگوی پیر، کارلوس فوئنتس، ترجمه ی عبداله کوثری، نشر ماهی.


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد