مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

دن کاسمورو


 دن کاسمورو پس از«خاطرات پس از مرگ براس کوباس»، دومین اثر از رمانهای سه گانه مطرح ماشادو دآسیس است که اخیرا خوانده ام. ویژگی مشترک هر دو اثراین است که در قالب خاطره و از زاویه دید اول شخص مفرد روایت می شوند.

 ترجمه فارسی دن کاسمورو به تازگی به چاپ رسیده است و بهمین دلیل ـ حد اقل در محیط وب ـ  تا کنون نقد جدی و حرفه ای در مورد آن به زبان فارسی منتشر نشده است. اما در میان توضیحات کوتاهی که در معرفی این اثر وجود دارد در چند جا در توصیف راوی آن، به تعبیر « راوی غیر قابل اعتماد» بر خوردکردم که باعث شد در پیش نویس اولیه ام در مورد این داستان تجدید نظر کنم و در این فرصت به آن چه راوی غیر قابل اعتماد نامیده شده بپردازم.

راوی را از جهاتی که در این نوشته به آن خواهم پرداخت می توان به شاهد در دادگاه تشبیه کرد. در دادگاه به کدام شاهد نمی توان اطمینان نمود و صفت غیر قابل اعتماد مناسب او است؟ شاهدی که دروغ می گوید تمام حقیقت را نمی گوید. آیا دن کاسمورو، شخصیت اصلی و راوی داستان مورد نظر، در بیان خاطرات خود دروغ می گوید؟ خیر. آیا دلیلی وجود دارد که نتوانیم مطمئن باشیم که او تمام حقیقت را می گوید؟ خیر. پس مسئله چیست؟ مسئله در واقع معادل سازی فارسی برای واژه« unreliable narrator» است.

معادل فارسی «narrator»؛ گوینده داستان یا همان راوی است. «unreliable» را در فارسی با؛ نامطمئن، نامعتبر، غیرقابل اعتماد، غیر قابل اطمینان، اتکا ناپذیر و... معادل سازی کرده اند و از این میان، غیر قابل اطمینان یا غیر قابل اعتماد کمترین مناسبتی با راوی این داستان ندارد.

 در داستان چند گونه «unreliable narrator» داریم:

۱. راوی که منافع او ایجاب می کند دروغ بگوید یا حقیقت را پنهان بدارد. این راوی را بیشتر در داستانهای پلیسی با چند راوی می توان یافت. در این قبیل داستانها خواننده پس از رمز گشایی ماجرا توسط کارگاه زیرک است که راست و دروغ هر یک از روایتها را در می یابد.

۲. راوی که در مورد گفته های او «آشفته گویی» مناسب تر است تا دروغ گویی. راویان روان پریش همانند «بنجی» یا همان بنجامین در خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر به این گروه تعلق دارند.

۳. راوی که بر خلاف دانای کلِ همه چیز دان، آگاهی او از محیط اطراف خود و آن چه در آن می گذرد، نسبی و غیر قطعی است. این راوی تنها آن چه را که می داند روایت می کند؛ اما دانسته های او همچون هر یک از ما محدود و گاه توام با شک و تردید است.

راوی نوع اول و دوم؛ راوی غیر قابل اطمینان یا غیر قابل اعتماد اند. اما راوی دون کاسمورو، راوی نوع سوم است؛ راوی که مناسب ترین معادل آن می تواند «راوی نامطمئن» باشد.

دون کاسمورو داستان عشق، حسادت و سوء ظن است. نام فصل 135 این داستان ـ که همچون خاطرات پس از مرگ براس کوباس دارای فصول متعدد از یک پاراگراف تا چند صفحه ای است ـ اتللو است. دراین داستان نیز همانند نمایشنامه شکسپیر، مردی عاشق و حسود را می بینیم که نسبت به وفاداری همسر خود دچار تردید جدی شده است.

در اتللو به اقتضای شکل نمایش نامه ای آن، ماجرا در زمان حال ـ ودر حین اجرا بر صحنه تاترـ رخ می دهد. در حالی که اتفاقات در دون کاسمورو مربوط به زمان گذشته است . دون کاسمورو در فصل دوم می گوید: « ... قصد دارم آنچه را که از گذشته به ذهنم می رسد بر کاغذ بیارم. با این کار آنچه را که در این زندگی دیدم از نو زنده می کنم ... خاطره های زیادی بهتر یا بدتر از این؛ بوده اند اما این یکی هیچ وقت از ذهنم پاک نشده. بخوانید تا بدانید چه می گویم.»

شاهکار دآسیس در به کار گیری راوی اول شخص مفردی که خاطرات گذشته خود را روایت می کند این است که راوی داستان او ـ دن کاسموروـ دائما و به دقت مراقب است تا از زمان داستان ـ و خواننده ـ پیش نیفتد. یعنی آگاهی بعدی خود را به ماجرای قبلی نیافزاید.

در این داستان خواننده و راوی به همراه یک دیگر، قدم به قدم داستان را پی می گیرند و در یک استثنای نادر که  راوی صحنه ای از گذشته ـ از ملاقات همسر و دوست خود ـ را در زمانی پس از رخ دادن آن، به عنوان دلیلی بر سوء ظن خود تعریف می کند؛ ما به عنوان خواننده کاملا باور می کنیم که این امر تصادفی است و صرفا به دلیل فراموشی راوی صورت گرفته است.

دن کاسمورو از جایی در داستان که نه خود او و نه خواننده نمی دانند کجاست؛ نسبت به وفادری همسر خود ـ کاپیتو ـ  دچار تردید شده است. او هیچ رفتار مشخص شک بر انگیزی از کاپیتو ندیده است. اما از ابتدای داستان و از دوره کودکی آن دو چیز های کوچکی اینجا و آنجا وجود دارد تا سوء ظن راوی را توجیه کند.

اگر دون کاسمورو در خلال داستان ما را به طور قطع از بعضی از چیزها مطمئن نمی کند؛ صرفا به این دلیل است که او خود نیز از آن ها مطمئن نیست. او کاملا مقید است که صرفا حقیقت را بگوید وچیزی جز آن نگوید و به همین دلیل است که باید او را راوی نامطمئن بنامیم و نه راوی غیر قابل اطمینان .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: دن کاسمورو، ماشادو دآسیس، ترجمه عبداله کوثری، نشر نی.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد