مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

ویکتوریا


 ویکتوریا نام رمانی تغزلی است از کنوت هامسون. این داستان واریاسیون دیگری است بر تم مورد علاقه نویسنده، عشق نافرجام. در اثر عاشقانه ی دیگر او پان، گره های روانی دختر، ادواردا است که مانع  پیوستن او و معشوقش به یکدیگر است. اما در ویکتوریا این خاستگاههای اجتماعی به شدت متفاوت یوهانس و ویکتوریا است که مانع اصلی است. یوهانس پسر آسیابان و ویکتوریا دختر ارباب و قصر نشین است.

کنوت هامسون نویسنده ای شاعر است. کلام او در ویکتوریا گاه چنان اوج می گیرد و چنان شاعرانه می شود که خواننده فراموش می کند در حال خواندن داستان است و نه شعر:

« عشق چیست؟ نسیمی که در میان گلها می وزد ؟…آه ! نه، تابندگی طلایی رنگی که خون را در می نوردد. عشق نوایی گرم و شیطانی است که حتی دل سالخوردگان را به تپش در می آورد . عشق چون گل مینایی است که با رسیدن شب کاملا گشوده می شود و شقایقی است که دمی آن را فرو می بندد و کمترین تماس سبب نابودی اش می شود.»

آه! عشق شبی تابستانی است که آسمانی پرستاره و زمینی عطر آگین دارد ولی از چه رو سبب می شود که جوان راه های پنهانی را در پیش گیرد و از چه رو مرد پیر را بر آن می دارد که در اتاق خود در کنج انزوا قد برافرازد؟ آه!عشق قلب انسانها را به قارچ زاری ، به باغی پر بار و گستاخ بدل می کند که در آن قارچ های مرموز بی شرم می روید.»

« عشق نخستین سخن خداوند است ... هنگامیکه گفته:« روشنایی باشد»، عشق زاده شده است و هر چه که او آفریده بسیار خوب بوده است و او نخواسته چیزی را تغییر دهد و عشق منشا جهان و ارباب دنیا بوده است. »

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: ویکتوریا، کنوت هامسون، ترجمه ی قاسم صنعوی، انتشارات گل آذین.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد