مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

پان


در اسطوره بین النهرینی گیل گمش، شخصیتی به نام انکیدو هست که خدایان او را بنا به درخواست مردم اروک بعنوان هماورد پهلوان بی همتا، گیل گمش آفریده اند:« بدنی نتراشیده داشت. موهای دراز چون زنان داشت که چین وشکن آن مانند موی نیسابا ایزد بانوی غله بود. بدنش چون بدن ساموکان  خدای گله، از مو های در هم بافته پوشیده بود. از انسانها چیزی نمی دانست. از سرزمینهای مزروع بی خبر بود. انکیدو با غزالان در پای تپه ها علف می خورد و با چار پایان هنگام نوشیدن از ماندابها رقابت می کرد. در نوشیدن آب  با گله های وحوش سهیم بود.»*

شکارچیان با حضور انکیدو جرئت نزدیک شدن به حیوانات را نداشتند. انکیدو دامهای آنان را از بین می برد و حیوانات را نجات می داد. آنان برای چاره جویی نزد گیلگمش رفتند و از او خواستند برای رام نمودن انکیدو زنی را نزد او بفرستد...

انکیدو با آن زن می آمیزد: « اما هنگامی که خرسند گشت، به میان چارپایان وحشی بازگشت. آنگاه وقتی غزالها او را دیدند؛ از وی رمیدند... انکیدو به دنبالشان رفت، اما گویی جسمش به رشته ای بند بود. هنگامی که شروع به دویدن کرد زانوانش سست شدند. چالاکی او از میان رفته بود و اندیشه یک انسان در دلش بود»*

 در اسطوره های یونانی، پان موجودی نیمی انسان و نیمی بز است که همچون ساموکان در اسطوره های بین النهری، نگهبان حیوانات است. شخصیت اصلی  پان مرد جوانی به نام گلان است. او فردی غیر اجتماعی است که در کلبه ای دور از شهر و در حاشیه جنگل تنها با سگ خود، ازوپ زندگی می کند. گلان روزی در مسیر کلبه به ساحل دریا از باران غافلگیر می شود و انباری پناه می برد. پس از دقایقی از بیرون صدایی می آید و دو مرد و یک دختر جوان با شتاب وارد انبار می شوند.

زندگی گلان پس از دیدن دختر در آن روز بارانی دگرگون می شود: « بهار بر محیط حکم فرما بود و جنگل رنگ طلایی به خود می گرفت.. .بی شک در وجود من هم بهار روی نموده بودو در بعضی لحظه ها خونم می کوفت، گویی صدای گامهایی بود.»

دختر این داستان همان نقشی را در زندگی گلان بازی می کند که آن دختر دیگر، در گیل گمش در زندگی انکیدو بازی کرد. 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* حماسه گیل گمش، ن. ک. ساندرز، ترجمه دکتر اسماعیل فلزی.

مشخصات کتاب: پان، کنوت هامسون، ترجمه ی قاسم صنعوی، نشر گل آذین.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد