مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

سه روز آخر فرناندو پسوآ


«مرگ پیچ راه است

مردن، تنها، دیده نشدن

...»         

فرناندو پسوآ، ترجمه مهدی فتوحی

  

مناسبات آنتونیو تابوکی با شاعر سرشناس پرتغالی فرناندو پسوآ (۱۹۳۵-۱۸۸۸) و به تبع آن با زبان و فرهنگ پرتغالی از آن گونه مناسباتی است که بیشتر در قصه ها می توان یافت تا در عالم واقع.

تابوکی در یکی از مسافرتهای دوران دانشجویی خود در بساط یک کتاب فروشی، نزدیک ایستگاه قطار معروف لیون در پاریس، به طور اتفاقی به ترجمه فرانسوی کتاب شعری از فرناندو پسوآ( با نام مستعار آلوارو دکامپوس) بر می خورد. او کتاب را می خرد و در قطار می خواند و چنان شیفته اثر پسوآ می شود که از آن پس به یادگیری زبان پرتغالی می پردازد و پرتغال به وطن دوم او تبدیل می شود. آخرین شغل دانشگاهی تابوکی پیش از بازنشتگی، استادی زبان پرتغالی در دانشگاه سی ینا بود و او حدود دو هفته قبل(در ۲۵ مارس۲۰۱۲) در پایتخت پرتغال، که به طور معمول نیمی از سال را در آن می گذراند، درگذشت.

سه روز آخر فرناندو پسوآ(ترجمه حامد فولاد وند) روایت تابوکی است از واپسین روزهای زندگی فرناندو پسوآ. ابتدای داستان، دوستان پسوآ، او را که به بیماری لاعلاج کبدی مبتلا است به بیمارستان می برند. در مسیر بیمارستان پسوآ، کوئیلو پاچکو، یکی از نامهای مستعار کمتر مشهور خود، که تنها یک شعر به نام او سروده است را در لباس پلیس می بیند و مخفیانه به او علامتی می دهد.

در سه روزی که پسوآ در بیمارستان بستری است، اسامی مستعار، یا به تعبیر جالب مترجم، «دیگر نام» های اصلی اش، یک به یک به ملاقات او می آیند.

نخستین ملاقات کننده آلوارو دکامپوس است: «دقیقا نیمه شب است. بهترین ساعت برای ملاقات کردنت، زمان اشباح است». دوکامپوس مهندس دریایی است، پیرو نهضت های انحطاطی، آینده گرا، پیشتاز و نیست انگاریاو سراینده «دکان سیگار فروشی» است؛ همان کتابی که خواندن آن زندگی تابوکی را زیرو رو کرد و تابوکی آن را زیباترین شعر قرن می داند.

پس از دو کامپوس، اولین اسم مستعار پسوآ، آلبرتو کایرو از او دیدار می کند؛ استاد کایرو مردی منزوی و عارف مسلک است؛ موبور، رنگ پریده، چشم آبی، و میانه قامت است. کایرو چشمی است که می بیند و یا به زبانی دیگر پیشتاز پدیدار شناسی است، حرکتی که چند سال دیرتر در اروپا شکل گرفت.

ملاقات کننده بعدی ریکاردو ریس است؛ پزشکی احساس گرا، شکاک و اپیکوری که اشعارش  همه در وصف خدایان، قهرمانان اساطیری و غول ها است. از ویژگی های جالب این ریکاردو ریس آن است که او خود نیزچند نام مستعار دارد.* در واقع پسوآ، ریکاردو ریس، و تودلی های او چیزی شبیه عروسک های تو در توی معروف روسی، ماتروشکا را می سازند.

برناردو سوآرس نویسنده «کتاب نا آرامی»، نفر بعدی است که به دیدن پسوآ می آید. او که کارمند دون پایه یک شرکت واردات ـ صادرات در لیسبون است، نخستین بار  با پسوآ در رستوران کوچکی ملاقات و در آنجا بود که برناردو سوآرس به هنگام صرف شام، طرح ادبی و رویا هایش را برای پسوآ بازگو کرد.

در آخرین روز زندگی پسوآ ؛ سی ام نوامبر ۱۹۳۵، پیر مردی با چهره ای نجیب و ریشی سفید و بلند که پیراهن رومی سفیدی به تن دارد، به ملاقات او می آید. او آنتونیو مورا ی فیلسوف است؛ همان که پسوآ کتاب «بازگشت خدایان» را به نام او نوشته است. آشنایی پسوآ و آنتونیو مورا مربوط به دوره اقامت آنان در یک کلینیک روانی است.

آنتونیومورا آخرین ملاقات کننده پسوآ است. دربخش مربوط به او که به پایان داستان نزدیک شده ایم، کلام تابوکی به اقتضای فرا رسیدن واپسین دقایق حیات پسوآ شاعرانه می شود و به پرواز در می آید:

« ... اگر می دانستید که چه چیزهایی را با عینک روحم دیده ام، من آن بالا در فضای بی پایان دیواره های اریون را دیده ام، با پاهای زمینی بر روی صلیب جنوب راه رفته ام، شبهای بی انتها را همچون ستاره دنباله دار درخشانی پیموده ام، فضای کهکشانی شهوت و ترس و تخیل را طی کرده ام، من مرد و زن، پیر مرد و دختر بچه بوده ام، جمعیت خیابان های بزرگ پایتخت های غرب و حتی بودای آرام شرق بوده ام... من افتخار و بی حرمتی، شور و شوق و ضعف را تجربه کرده ام... من خورشید و ماه بوده ام، و همه اینها برای زندگی بشر کافی نیست، اما هم اکنون دیگر برای من کافی است. آنتونیو مورای عزیزم، زندگی من هزار زندگی بوده است، من خسته ام، شمع من خاموش شده است...» 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: سه روز آخر فرناندو پسوآ، ترجمه ی حامد فولاد وند، آرویج ایرانیان.

 *مقدمه عباس پژمان بر ترجمه "سال مرگ ریکاردو ریس" اثر ژوزه ساراماگو.

توضیح: همه ی نقل قول ها از سه روز آخر فرناندو پسوآ است.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد