مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

زنگبار


زنگبار اثر آلفرد آندرش داستان یک روز از سرگذشت پنج نفر و یک مجسمه، در آلمان تحت حاکمیت نازی ها پیش از آغاز جنگ دوم جهانی است.

پنج نفر مذکور که ترکیب جالبی را تشکیل می دهند شامل پسر شانزده ساله ای که از او با عنوان پسر یاد می شود، یک دختر جوان یهودی به اسم یودیت؛ گرگور، عضو و مأمور حزب کمونیست آلمان(البته بدون ذکر اسم حزب)، دریانورد باز هم کمونیستی به اسم کنودسون و کشیش مسنی به اسم هلاندر هستند. مجسمه که عکس آن بر روی جلد کتاب نقش بسته و در داستان ذکری از سازنده و سابقه ی آن نمی شود مجسمه ای چوبی، اثر مجسمه ساز برجسته ی آلمانی، ارنست بارلاخ، به اسم طلبه ی کتابخوان، یا چنان که در ترجمه  از او یاد می شود راهب کتابخوان است.

وجه مشترک سه نفر اول این است که می خواهند از کشورشان فرار کنند. آن دونفر دیگر یعنی دریانورد و کشیش هم بدشان نمی آید فرار کنند اما وضعیت شان اجازه ی این کار را به آنها نمی دهد. مجسمه هم که در زمره ی اموال کلیسای تحت سرپستی کشیش است به دلایلی که ذکر نمی شود و در واقع مربوط به سازنده ی آن است، باید فراری داده شود، چرا که بناست روز بعد توسط مأمورین حکومت که از آنها با عنوان «دیگران» یاد می شود ضبط شود.

فصل های داستان که تعدادشان هم زیاد است، بدون عنوان و بدون شماره هستند و تمام آنها با ماجراهای پسر شروع می شوند. او که دستیار کنودسون است تحت تأثیر ماجراهای هکلبری فین که در حال خواندن آن است قصد دارد با فرار از رریک دست به سفر و ماجراجویی در جاهایی دور بزند.

پسر سه دلیل برای تصمیم خود دارد: نخست آن که رریک شهر کوچکی است که در آن هیچ اتفاق جالبی نمی افتد؛ دوم این که اهالی شهر می گویند علت ناپدید شدن پدر او دریا این بوده که در حال مستی کشتی خود را به دل دریا زده است  و دلیل سوم این است که در دنیا جایی به اسم زنگبار وجود دارد که می شود به آنجا سفر کرد.

اگر از همه چیز دانی غیر عادی گرگور صرف نظر کنیم، زنگبار داستانی واقع گرایانه با شیوه ی روایتی جالب، شخصیت پردازی قوی، نمادپردازی مناسب و طرحی منسجم است که به خوبی از عهده ی ترسیم حال و هوای آلمان آن روزگار برآمده است.

                                                     فروردین1396

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: زنگبار(یا دلیل آخر)، آلفرد آندرش، ترجمه ی سروش حبیبی، نشر ماهی.

تومای حقه باز


رمان کوتاه تومای حقه باز اثر نویسنده، شاعر، نمایش نامه نویس، فیلم ساز، منتقد و طراح مشهور فرانسوی، ژان کوکتو، که اخیرأ به فارسی ترجمه و منتشر گردیده، یکی ازمشهورترین نوشته های او و یکی از آثار شاخص ادبیات فرانسه است.

تومای حقه باز توسط دانای کل روایت می شود و اثری یک تکه و بدون فصل بندی است که تغییر صحنه ها در آن با دو سه خط فاصله انداختن در متن صورت می گیرد.

مکان شروع داستان شهر پاریس و زمان آن سالهای جنگ اول جهانی است. شخصیت اصلی داستان پسر شانزده ساله ی فرانسویِ بدون گذشته، به اسم گیوم توما است. توما به دلایلی نه چندان روشن و بیشتر از روی شیطنت، باپوشیدن لباس یک افسر جزء، خودش را به عنوان یک نظامی جا می زند. او اتفاقأ در سر از یک واحد امدادی درمانی در می آورد که بیوه ی جوان پرنسی فرانسوی به اسم پرنسس دو بوروم در آنجا داوطلب خدمت است. علت اولیه حضور پرنسس در آن واحد بستری شدن دختر نوجوانش، آنریت در آنجا به علت مشکلات آپاندیس وی بوده است.

 ویژگی های اخلاقی توما وسر و شکل بچه گانه و قابل اعتمادش باعث می شود که هنوز ده دقیقه از ورودش به واحد نگذشته با همه قاطی شود به همه کمک کند و انگار از همه چیز مطلع است.

توما اندکی بعد به دکتر واحد برخورد می کند که به اتفاق پرنسس مشغول تهیه فهرست افراد است. دکتر اسم توما را می پرسد و او خودش را گیوم توما دو فونتونوا معرفی می کند. فونتانوا زادگاه گیوم و در عین حال اسم فامیل ژنرالی معروف است. دکتر از توما می پرسد آیا با ژنرال نسبتی دارد؟ و او به سادگی و بدون هیچ گونه تصمیم قبلی، به دروغ می گوید برادر زاده ی ژنرال است. دروغ توما موقعیت او را در واحد تثبیت می کند. او از آن پس هر وقت که لازم باشد باز هم به سادگی دروغ هایش را به خورد بزرگترهایی می دهد اصرار دارند آنها را باور کنند.

همه چیز بر وفق مراد توماست تا آن که آنریت به او دل می بندد. توما که علاقه ای نسبت به آنریت در خود احساس نمی کند برای فرار از او داوطلب خدمت در خط مقدم جبهه می شود؛ جایی که اندک اندک از برادرزاده ی قلابی ژنرال فرمانده، به همرزمی ساده و همچون دیگران در معرض تهدید مرگ تبدیل می شود.

                                                   فروردین 1396

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب:تومای حقه باز، ژان کوکتو، ترجمه ی شراره شاکری، انتشارات آرش.