مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

اسرار


کنوت هامسون از پایه گذاران رمان مدرن است و اسرار یکی از شاخص ترین و مدرن ترین رمان های اوست.

شخصیت اصلی داستان که می تواند جنبه هایی اساسی از شخصیت خود هامسون را نمایندگی کند، جوانی پرشور، شاعر مسلک و نامتعادل، با توانایی های خاص کشف و شهود است به اسم ناگل. او و زمان و مکان داستان، در شروع مؤثر و کنجکاوی برانگیز آن این گونه معرفی شده اند: « در نیمه ی تابستان 1891 حوادث خارق العاده ای در یک شهرک ساحلی نروژ رخ داد. بیگانه ای به نام ناگل از راه رسید، شخصیتی بی همتا که با رفتار غیر عادی اش شهر را تکان داد و همانطور که ناگهان آمده بود، ناپدید شد.»

ناگل که از گذشته ی او هیچ نمی دانیم همان روزی پا به شهر می گذارد که پرچم ها به مناسبت جشن نامزدی دوشیزه داگنی کیلاند که از اشخاص محوری داستان است به اهتزاز در آمده اند. این تقارن زمانی به هیچ رو اتفاقی نیست، چرا که ناگل از همان نخستین نگاه به داگنی دل خواهد بست و با مانع نامزدی او مواجه خواهد شد و این موضوع وقتی اهمیت بیشتری خواهد یافت که معلوم می شود در آستانه ی ورود ناگل به شهر جوانی در اثر ابتلا به عشق کیلاند و با چاقویی متعلق به او به شکلی عجیب خودکشی کرده است.

از دیگر اشخاص محوری داستان که خود می تواند شخصیت اصلی داستانی مستقل باشد دریانورد سابقی است ملقب به کوتوله که روابط ناگل با او به ویژه نشان دهنده ی تناقضات فاحش درونی و عدم تعادل ذهنی و رفتاری اوست.

روایت داستان که با توجه زمان نگارش آن (1892) از جمله ویژگی های مدرن و از نقاط قوت ساختاری آن است، ترکیبی است از روایت دانای کل، راوی اول شخص، تک گویی درونی به شیوه ای که بعدها در جریان سیال ذهن به فراوانی مورد استفاده قرار گرفت و نقل قول های غیر مستقیم آزاد که با آن که پدیده ای مدرن نیست، در داستان های مدرن - از جمله در آثار ویرجینیا وولف و به ویژه در خانم دلوی ـ کابردی گسترده پیدا کرد. از نکات دیگر جالب توجه اسرار که بعید است پیش از آن در داستان نویسی سابقه ای داشته باشد، تکنیک حذف طرف گفتگو در بخش هایی از گفتگوهای ناگل با دیگر اشخاص است. در این بخش ها گفته ها ی طرف مقابل تنها از طریق گفته ی بعدی خود ناگل است که روشن می شود:« آیا داگنی هزار و یک و شب خوانده است؟ قصه هایش با منظومه های افسانه ای و واقعاً روستایی ما خیلی فرق دارد. این منظومه ها آفریده ی ما و بازتابی ار اصالت ما هستند. افسانه های ما ترسناک نیستند، سرگرم کننده و خیال انگیزند و ما را به خنده می اندازند. قهرمان داستان های ما نه شاهزاده های جذاب، بلکه دهاتیی مکار است. چی گفتی؟ افسانه های شمالی ما همان قدر خیال انگیز است؟ مگر ما در مورد راز دریا و زیبایی وحشی آن قصه نیافریده ایم؟»118    

اسرار ترجمه ی سعید سعیدپور است و توسط انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. کتاب شامل مقدمه ای کوتاه و جالب در مورد نویسنده و آثار او و شرح رفتار و سخنرانی غیر متعارفش در مراسم دریافت جایزه ی نوبل است. 


نظرات 3 + ارسال نظر
سحر 1397/09/19 ساعت 18:46

از آن کتابهایی است که پوست آدم را می کَندها!
برای زمان خودش خیلی جالب بوده و احتمالا این مهمترین ویژگی اش است. در مقایسه با "گرسنگی" کجا قرار میگیرد؟

آن قدرها هم سخت نیست.
اسرار مدرن تر است، اما گرسنگی به نظرم داستان جالب تری است.

داود صباغ 1397/09/20 ساعت 07:37

سلام.به گرسنگی اشاره کردید؛هنوزرفتار اگزیستنسیالیستی قهرمان آن رمان رابه یاددارم.اثری گرم ودرعین حال سرد!محیط داستان،سرد وزمخت بوداما قهرمان داستان،عجیب دلنشین.مقایسه آن رمان باداستان هنرمندگرسنگی کافکا_اگربتوان رمان راباداستان کوتاه مقایسه کرد-وبه قیاس آن،مقایسه شهرت کافکا باهامسون،نشان می دهدکه متاسفانه بعضی نویسندگان،آنطورکه قلمشان لیاقت دارد،دیده نشده اند.

سلام و درود
گرسنگی علاوه بر تمامی ویژگی های آن اثری بسیار تاثیر گذار است. به یادداشتم در مورد آن رجوع کردم و دیدم با جنایت و مکافات مقایسه اش کرده ام که تاثیری استثنایی بر من داشته.
داستان کافکا را خواهم یافت و خواهم خواند.
کنوت هامسون اگر انگ هواداری از نازیسم بر او نخورده بود به مراتب مشهور تر از آنی می بود که هست.

میله بدون پرچم 1397/09/21 ساعت 17:50

سلام
برچسب هواداری از نازیسم و نژادپرستی و امثال این برچسب‌ها گاهی اثرات مخرب‌تری به نسبت آنچه در مورد این نویسنده رخ داد داشته است. یاد سلین افتادم.

وضعیت هامسون چنان که گفته ای به وخامت سلین نیست. شاید علتش سن زیاد او در هنگام خاتمه جنگ و اعتبار ناشی از دریافت نوبل بوده. البته به نظر می آید مطالب منتسب به او در طرفداری از نازیسم هم به غلظت مورد سلین نیست.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد