مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

خانه ای برای آقای بیسواس


خانه ای برای آقای بیسواس رمانی است از نویسنده ی نوبلیست هندی تبار اهل تریینیداد و توباکو، وی. اس. نایپل.

داستان شامل یک سرآغاز، یک سر انجام و دو بخش است که هرکدام شامل تعدادی فصل با نام  است. سر آغاز داستان حاوی سرانجام شخصیت اصلی آن، آقای موهون بیسواس است و بدنه ی اصلی آن یکسره فلاش بکی طولانی است که با تولد او شروع می شود و در سر انجام به نقطه ی سرآغاز باز می گردد.

آقای بیسواس که «آقا» بخشی از اسم اوست، همچون خود نویسنده، در جامعه ی هندی ترینیداد و توباگو متولد می شود و بلافاصله پس از تولد آدمی نحس شمرده می شود چرا که سر و ته پا به دنیا می گذارد و در هنگام تولد شش انگشتی است. پاندیت؛ مرد روحانی که برای مراسم تدهین او فراخوانده می شود، از روی تقویم نجومی خود سرنوشتی شوم را برای او پیش بینی و موکداً توصیه می کند او را از آب و درخت و به خصوص آب دور نگه دارند. پاندیت همچنین تجویز می کند تا به منظور کاهش آثار منحوس تولد آقای بیسواس، پدرش تا بیست و یک روز او را نبیند و پس از آن، در دیدار نخست تصویرش را در بشقابی برنجی که به خوبی صیقل داده می شود، ببیند.

آقای بیسواس به رغم تمام اقدامات پیش گیرانه و احتیاطی، در سنین نوجوانی ناخواسته باعث مرگ پدر خود می شود. در پی مرگ پدر، شیرازه ی خانواده از هم می پاشد و آقای بیسواس به همراه مادرش در کلبه ای محقر و فکسنی ساکن می شوند که به زحمت بتوان بر آن نام خانه گذاشت.عقده ی خانه ی آقای بیسواس که عنوان کتاب گویای آن است از همین زمان شروع  می شود. آقای بیسواس در جوانی در اقدامی بچه گانه به دام می افتد و مجبور به ازدواج با دختری از خانواده ای بزرگ و مادر سالار می شود که اعضای پر تعداد آن همگی در خانه ای بزرگ و پانسیون مانند و دارای اتاق های متعدد ساکن اند. او که آدمی باهوش، تند مزاج و تاحدودی مضحک است، سازش با بقیه ی اعضای خانواده ی همسرش کوک نیست و مثل همیشه بزرگترین رویای زندگی اش داشتن خانه ای مستقل است. او در این اثنا به ادبیات پناه می برد و از قضای روزگار به عنوان خبر نگار و نویسنده در روزنامه ای مشغول به کار می شود؛ اتفاقی که نه شأن او را در نظر خانواده ی همسرش بالا می برد و نه می تواند کمکی فوری به خانه دار شدن او بکند.

خانه ای برای آقای بیسواس داستانی جذاب، طنز آمیز و پرتنش است و در زمره ی آثار شاخص نایپل محسوب می شود که در کارنامه ی ادبی پربار خود بیش از سی رمان دارد.

کتاب ترجمه ی مهدی غبرایی است و توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

نظرات 3 + ارسال نظر
میله بدون پرچم 1399/04/04 ساعت 16:26

سلام بر مداد گرامی
من از این نویسنده انتخابات الویرا را خواندم. وقتی مطلب شما را خواندم در همان فضا قرار گرفتم... فضای جامعه چند قومیتی ترینیداد... و البته هندی تبارها و زندگی‌شان در کنار دیگران. آن داستان هم جذاب و به همراه طنز جالبی بود. طبعاً این کتاب اثری مهمتر از این نویسنده تلقی می شود.
ممنون

درود بر میله عزیز
از نایپل به فاصله ای اندک پس از دریافت نوبل نیمه زندگی را خوانده بودم و دیگر هیچ تا همین داستان که از آثار شاخص اوست. گفته می شود او از جمله از دیکنز تاثیر پذیرفته است . طنزش که بی شباهت به طنز دیکنز نیست. فکر می کنم باید از او بیشتر بخوانیم.

سلام بر دوست بزرگوار ما
یکی دو سال پیش وقتی ناپیل از دنیا رفت من به واسطه یادداشتی از آقای غبرایی تازه با نام ناپیل آشنا شدم. البته همانطور که میتوانی حدس بزنی هنوز هیچ کدام از آثارش را نخوانده ام.
یادداشت شما اینقدر خوب بود که خواننده را حسابی کنجکاو کرد که بالاخره سرنوشت آقای بیسواس چه شد و هوس خانه دار شدنش به کجا کشید و در این میان به قول معروف نحوستش چه نقشی داشت.
ممنون

سلام و درود بر مهرداد گرامی
خواندن این داستان لطف خودش را دارد. آقای بیسواس از آن مخلوقات به یاد ماندنی ادبیات است. از قضا سرنوشتش همان یکی دو صفحه ی اول معلوم می شود و بعد آدم می تواند با خیال راحت داستان را آغاز کند.
ممنون از توجه و لطف شما.

محمد 1399/04/30 ساعت 11:47 https://hendon.ir

<a href="https://hendon.ir" class="author-website" target="_blank" >وکتور </a>
باید داستان جالبی باشه
کاش فرصت کنم بخونمش

داستان جالبی است که ارزش وقتی را که صرفش خواهید کرد دارد.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد