مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

دفاع لوژین


دفاع لوژین سومین رمان ولادیمیر ناباکوف و به قول جان آپدایک در پس گفتار کتاب، آستانه ای عالی برای ورود به دنیای بی همتای ناباکوفی است.

زمان داستان سالهای پیش و پس از انقلاب اکتبر و شخصیت اصلی آن استاد بزرگ شطرنجی است به اسم لوژین.

لوژین که تنها فرزند خانواده ای نسبتاً مرفه است در شروع داستان پسر بچه ای افسرده حال و گوشه گیر است که به زور به مدرسه فرستاده می شود. او در طول دوران تحصیل  شاگردی متوسط و به شدت گوشه گیر و منزوی است تا این که تصادفاً با شطرنج آشنا می شود. لوژین با شور و شیفتگی و به طور پنهانی شروع به یادگیری بازی از فردی کاملاً آماتور می کند و به سرعتی باور نکردنی که نشان از نبوغ او در این زمینه دارد مدارج ترقی را تا رتبه ی استاد بزرگی طی می کند و تبدیل به یکی از مدعیان قهرمانی جهان می شود.

آنچه در مورد لوژین گفتنی است این است که زندگی او صرفا و صرفاً در بازی شطرنج خلاصه می شود. او آدمی معصوم، گیج، دست و پا چلفتی و غیر اجتماعی است که تقریباً تمام ساعات بیداری و حتی خوابش صرف حل مسائل شطرنج می شود. لوژین رقیب  برجسته ی ایتالیایی دارد به اسم توراتی که یک بار در مسابقه ی فینال قهرمانی جهان از او شکست می خورد. اوج داستان در دور بعدی مسابقات جهانی و رویارویی مجدد لوژین و توراتی  اتفاق می افتد.

جان آپدایک که در ابتدا از او نقل قول شد در مورد دفاع لوژین گفته است، این داستان «به تعبیری حماسه ی شطرنج است( به همان تعبیری که موبی دیک حماسه ی صید نهنگ است).»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: دفاع لوژین، ولادیمیر ناباکوف، ترجمه ی رضا رضایی، نشر کارنامه.

نظرات 3 + ارسال نظر
میله بدون پرچم 1400/09/20 ساعت 11:36

سلام بر مداد گرامی
خواندن این مطلب خاطراتی را در من زنده کرد. شطرنج برای خودش دنیایی دارد که وقتی وارد آن شدی و یک سری لذتها را چشیدی کاری می‌کند که ساعات و دقایق بیشتری را در آن سپری کنی. جذابیت عجیبی دارد. لوژین هم با تعابیری که داشتید پیش‌زمینه‌های قدرتمندی برای حضور بیشتر و بیشتر در این فضا داشته است و طبعاً با آن استعدادی هم که داشته به مدارج بالا می‌رسد. دفاع لوژین مرا به یاد دفاع سیسیلی و دفاع کاروکان و حتی دفاع فرانسه انداخت و بعد از این آخری به یاد آن خط دفاعی فرانسه در مقابل آلمان در جنگ دوم افتادم!! ماژین بود به گمانم! آهان ماژینو

حتما می دانی که یکی از تخصص های ناباکف طراحی مسائل شطرنج برای مجلات بوده. این داستان برای شطرنج بازان جذابیت های ویژه ای دارد. شخصیت پردازی لوژین به رغم غرابت او یا به همین دلیل از دیگر امتیازات داستان است.
از ویژگی های مثبت ترجمه ی فارسی هم ضمایم جالب وآشنایی خوب مترجم با شطرنج است.
دفاع لوژین چنان که در یکی از ضمائم داستان آمده گویی دفاعی خیالی و ساخته ی خود ناباکوف است.
زنجیره ی تداعی معانی از چیزهای جالب فرایند تفکر است.

میله بدون پرچم 1400/09/21 ساعت 15:28

کاملاً حق با شماست. خدمت مترجم محترم در زمینه شطرنج ارادت ویژه دارم. بازیهای ایشان را هم در آن دوران پرشکوه دانشجویی دنبال می‌کردم.

نمی دانستم ایشان در این زمینه سرشناس هستند.
دوران پر شکوه دانشجویی شما را دنبال می کنم.

میله بدون پرچم 1400/09/27 ساعت 09:29

سلام مجدد
بله ایشان از قهرمانان این رشته هستند. اتفاقاً دوران دانشجویی ما چندسال پس از آزادسازی شطرنج بود یعنی تقریباً مصادف بود با دوران اوج‌گیری این رشته... ایشان آن زمان عضو تیم ملی بودند.من هم عاشق این رشته بودم.
فکر کنم ایشان حتی مدتی هم رییس فدراسیون شطرنج بود.

سلام و درود
دیگر جداً واجب شد که داستان را بخوانی و یادداشتی شطرنجی در موردش بنویسی.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد