مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

آوای کوهستان


آوای کوهستان رمانی است از نویسنده ی سرشناس و صاحب سبک ژاپنی یاسوناری کاواباتا.

زمان داستان دهه ی اول پس از جنگ دوم جهانی و مکان آن توکیو و حومه ی آن است. شخصیت اصلی داستان اوگاتا شینگو مرد تاجری است شصت و چند ساله که با همسری که یک سال از وی بزرگتر است پسرش ، شوئیچی و عروسش کی کوکو که به شدت مورد توجه و علاقه ی اوست در خانه ای در حومه ی توکیو زندگی می کنند.

شینگو پیش از ازدواج عاشق خواهر بسیار زیبای همسرش بوده که در جوانی درگذشته است. به رغم گذشت حدود چهار دهه از آن ماجرا او هنوز به خواهر زنش فکر می کند و گهگاه خوابش را می بیند. از دید شینگو خواهر زن مذکور و عروس او سمبل کمال زیبایی و زنانگی اند و همسر و دخترش نقطه ی مقابل ایشانند.

خانواده ی شینگو دچار بحران است. پسرش شوئیچی که همکار اوست به تازگی معشوقه ای برای خود دست و پا کرده است و دخترش کمی بعد از شروع داستان شوهرش را ترک می کند و به همراه دو کودک خود مقیم خانه ی پدری می شود. از عمده ترین اشتغالات فکری شینگو در طول داستان حدود مسئولیتش در قبال زندگی فرزندان است.

آوای کوهستان تأملی آرام  و مراقبه مانند است در باره ی مسئولیت های پدری، پیری و مرگ. نشانه های پیری و مرگ در سراسر داستان پراکنده اند. شینگو در شروع داستان در یادآوری اسم خدمت کاری که تنها چند روز پیش آنان را ترک کرده دچار مشکل شده است. او یک سال قبل دچار علائم سل بوده و با این وجود از مراجعه به پزشک خودداری کرده است. در طول داستان تعدادی از دوستان او می میرند یا به زندگی خود خاتمه می دهند و در نهایت خود او برخی شبها صداهایی از کوهستان می شنود که وجه تسمیه ی داستان است و او آن را فراخوان مرگ خود تلقی می کند

آوای کوهستان ترجمه ی داریوش قهرمان پور است و نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است.

نظرات 2 + ارسال نظر

سلام
با خواندن مطلب شما به نظرم رسید به نسبت آن‌همه فیلم و انیمیشنی که در گذشته از ژاپن و فرهنگش دیده‌ام و شنیده‌ام، کتابی نخوانده‌ام. اگرچه خود مفهوم جنگ فاجعه‌ای بدیهی‌ست اما هر کشوری تجربه‌ی مخصوص به خود را از آن دارد؛ برخاستن دوباره از خاکستر! باید خواندنی باشد.

سلام و درود
ادبیات مدرن ژاپن که کاواباتا یکی از پیشگامان آن است بسیار غنی است. کاواباتا را می توانید با خانه خوبرویان خفته، کیوتو یا همین داستان شروع کنید. در میان آثاری که از مدرن های ژاپن خوانده ام "روزی که او خود اشکهای مرا پاک خواهد کرد" اثر کنزابرو اوئه داستانی بسیار خواندنی است که مشخصا" به جنگ دوم جهانی و آثار و تبعات آن می پردازد.

میله بدون پرچم 1400/10/07 ساعت 16:57

سلام بر مداد گرامی
با توجه به اینکه زمان وقوع داستان را دهه بعد از جنگ دوم اشاره کردید احتمالاً بحران خانوادگی هم ناشی از تحولات پس از جنگ باشد. از کاواباتا خانه خوبرویان خفته و چند داستان کوتاه دیگر را خوانده‌ام. فکر کنم این شاهکارش باشد.

سلام و درود بر میله بدون پرچم
محمد حسن شهسواری در مقدمه ای که بر این کتاب نوشته می گوید آن را ۲۹ سال است که هر سال می خواند و در دهمین سال متوجه شده که داستان در واقع در باره ی زخم های جنگ است. من تاثیر جنگ را در آن به چنان قوتی ندیدم اما نمی توانم با نظر شهسواری مخالفت کنم.
نکته ی بسیار جالب دیگر در مورد این داستان شکل هایکو مانند بی نظیر آن است که چون در همان مقدمه ذکرش رفته نخواستم آن را تکرار کنم.
در مورد جایگاه این داستان در میان آثار نویسنده راستش این است که نمی دانم کدام یک از کار هایش را که تا کنون خوانده ام می شود شاهکار ندانست.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد