مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

معبد سپیده دم ـ یوکیو می شیما


معبد سپیده دم سومین کتاب ِ دریای حاصلخیزی است.

زمان شروع داستان، سال 1941، حدود هفت سال پس از پایان تراژیک اسب های لگام گسیخته است. شیکه گونی هوندا که در کتاب قبل شغل قضاوت  را رها کرده و به عنوان وکیل ، دفاع از شخصیت اصلی آن داستان، ایسائو  را به عهده گرفته بود در آغاز معبد سپیده دم به عنوان وکیل شرکتی ژاپنی به طور موقت در بانکوک حضور دارد. او در اوقات فراغت پیگیرانه به دیدن معابد بودایی می رود که نام داستان برگرفته از یکی از آنهاست. هوندا که در کتاب اول به واسطه ی دوستش کیو آکی با دو شاهزاده ی تایلندی آشنا شده بود ابراز علاقه می کند که در صورت امکان با آنان دیداری داشته باشد. دو شاهزاده به اتفاق دیگر اعضای خانواده ی سلطنتی به سوئیس رفته اند و تنها عضو بازمانده از ایشان دختری خردسال است که مشهور است کودکی سودایی و عقب مانده است. یکی از نشانه های اختلال مشاعر او این است که ادعا می کند نه شاهزاده ای تایلندی بلکه همزاد دوباره متولد شده ی یک ژاپنی است. هوندا که دفترچه ی خاطرات کیوآکی را از خود جدا نمی کند، شبِ شنیدنِ احوال کودک به سراغ آن می رود و جملاتی در مورد یکی از رویاهای دوست مرحومش میابد که آن را حمل بر احتمال تناسخ بعدی او بعنوان شاهزاده ای تایلندی می کند. به این ترتیب کنجکاوی وعلاقه او  نسبت به شاهزاده خانم برانگیخته می شود.

 راهنمای محلی ترتیب ملاقات را می دهد و هوندا طی تشریفاتی خاص به دیدار شاهزاده خانم می رود که نامش یینگ چان به معنای مهتاب است.صحنه ی ملاقات نخست هوندا و یینگ چان صحنه ای سوررئال است که این گمان را در هوندا ایجاد می کند که یینگ چان به واسطه ی ایسائو تناسخ یافته ی دوستش کیو آکی است. این گمان در ملاقات بعدی که هوندا چشمش به سه خال بر بالاتنه ی برهنه ی  شاهزاده خانم می افتد به یقین مبدل می شود.

اندکی پس از این دیدارها ، مأموریت هوندا در تایلند تمام می شود و موکلش به منظور قدردانی از زحمات او  و بنا به میل خودش، ترتیب سفر او به هندوستان را می دهد. سفر هندوستان که تفصیل آن در فصل های هفتم تا دهم آمده فرصتی حدود پنجاه صفحه ای در اختیار می شیما قرار می دهد تا با دستی باز به هندوئیسم به عنوان نیای بودیسم و مقایسه ی بین دو دین و شباهت ها و تفاوت های باور به تناسخ در آنها بپردازد. هوندا در بازگشت از هندوستان توقف کوتاهی در بانکوک دارد که در آن به دیدار یینگ چان می رود تا با او وداع کند و به ژاپن بازگردد. فردای بازگشت هوندا به کشورش، ژاپن با حمله به بندر پرل هاربر  پای آمریکا را به جنگ دوم جهانی باز می کند. در فصل های پس از این ماجرا تا پایان بخش اول اشاراتی گذرا امّا موثر به ویرانی ژاپن در جنگ می شود.

زمان داستان در بخش دوّم  حدود ده سال جلوتر آمده است. در این زمان که آمریکایی های حضور چشمگیری در ژاپن مغلوب دارند، هوندا مردی جاافتاده و ثروتمند است. در این بخش دست تقدیر دوباره شاهزاده خانم تایلندی را که اکنون زنی جوانی زیبا، سرکش و پیش بینی ناپذیر است دوباره سر راه هوندا قرار می دهد. بانوی جوان تمام فکر هوندا را اشغال می کند. او برای برقراری دوستی با شاهزاده به هر ترفندی متوسل می شود و در این راه از جمله از کمک ماکی کو،( زنی مرموزی که برای نجات شخصیت اصلی کتاب دوم تلاش می کرد) بهره می گیرد. در پایان این کتاب در ویلای هوندا که یینگ چان هم در آنجا حضور دارد صحنه ای هولناک رخ می دهد و اندکی پس از آن شاهزاده خانم به کشورش باز می گردد. در فصل پایانی این کتاب که زمان آن پانزده سال، پس از مراجعت شاهزاده خانم به تایلند است، هوندا از سرنوشت او مطلع می شود.

معبد سپیده دم اسرار آمیزترین و سوررئال ترین کتاب دریای حاصلخیزی است و مبحث تناسخ که در دو کتاب قبلی هم مطرح بود چنان که آمد در این کتاب به نحوی تخصصی و موشکافانه  که نشانگر وسعت معلومات نویسنده در این زمینه است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: معبد سپیده دم ، یوکیو می شیما، ترجمه ی غلامحسین سالمی، انتشارات نگاه.

نظرات 1 + ارسال نظر
میله بدون پرچم 1401/05/12 ساعت 17:14

سلام بر مداد گرامی
خدا قوت
صحبت از تناسخ شد دوباره یاد طاقت زندگی و مرگم نیست زنده شد!

سلام و درود
ممنون. تناسخ آن داستان بسیار جالب و سرگرم کننده بود. این یکی اما خیلی جدی است.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد