مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

پوست


پوست اثر نویسنده و روزنامه نگار شهیر ایتالیایی کورتزیو مالاپارته رمانی است  تاریخی و مستند در باره ی ایتالیای درگیر در جنگ دوم جهانی، با نگاهی متفاوت و گاه در تضاد با دیدگاههای رایج  در باره ی جنگ و برندگان و بازندگان آن.

مالاپارته که خود راوی داستان است در جریان جنگ سالهای ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ در خاک ایتالیا، که با ورود متفقین به ناپل آغاز شد و نهایتا به سقوط و اعدام موسیلینی در میلان انجامید، رابط پارتیزانهای بومی مخالف حکومت فاشیستی و نیروهای آمریکایی بوده است. او کتاب را در اقدامی حساسیت برانگیز به رفقای نظامی خود در آن سالها، سرهنگ هنری کومینگ و همه ی سربازان خوب و شجاع و نجیب آمریکایی،  تقدیم کرده است که بیهوده برای آزادی اروپا مردند.

داستان در ناپل که به تازگی به تصرف متفقین درآمده و در حال دست و پنجه نرم کردن با طاعون است شروع می شود و مالاپارته از همان نخستین صفحات با اظهاراتی عجیب که به طنز پهلو می زند نشان می دهد که نگاه خاص خود را به جنگ دارد. او می گوید باختن یک جنگ دشوار تر از بردن آن است. همه می توانند یک جنگ را ببرند اما همه قادر به باختنش نیستند و می پرسد آیا متفقین می توانند مدعی باشند که مردم ناپل را از اسارت حکومت فاشیستی موسیلینی آزاد کرده اند و در عین حال آنان را در جنگ شکست داده و مغلوب کرده اند؟ و از این مقدمات نتیجه می گیرد نباید مردم ناپل را مقصر دانست که با رفتن موسیلینی و آلمانیها ی حامی او و آمدن نیروهای عمدتاَ آمریکایی متفقین خود را نه آزاد شده احساس می کنند و نه مغلوب.

مالاپارته مصرانه تلاش می کند به ما بفهماند مناسبات واقعی فاتح و شکست خورده در جنگ همیشه آن چیزی نیست که در نگاه اول به نظر می رسد. او برای مثال نشان می دهد که گاه این فاتحان اند که به اسارت در می آیند و همچون بردگان خرید و فروش می شوند و نه شکست خوردگان :

« سیاه[منظور سرباز سیاه پوست آمریکایی است] متوجه نبود پسر بچه ای[اهل ناپل] که دستش را گرفته... هرچند یک بار عوض می شد. ( وقتی پسر بچه ای black خود را به دیگری می فروخت دست سیاه را در دست خریدار می گذاشت و در میان جمعیت گم می شد). قیمت سیاه ... به دست و دل بازی و راحت خرج کردن و اشتهایش در خوردن و آشامیدن و طرز لبخند و سیگار روشن کردن و به زن نگاه کردنش بستگی داشت...

واضح است که برای سربازان سیاه پوست آمریکایی که جنگ را فتح کرده و بعنوان فاتح در ناپل پیاده شده بودند شرافتمندانه نبود که چون بردگان بیچاره ای خرید و فروش شوند. ولی هزار سال است که در ناپل این چیزها رخ می دهد. همان چیزی است که به سر نورمان ها و آنژوها و آراگون ها و شارل هشتم پادشاه فرانسه و حتی گاریبالدی و حتی موسولینی آمده است.»۳۳

از دیگر دیدگاههای جالب مالاپارته که بی ارتباط با نام کتاب هم نیست (و من در پایان در باره اش خواهم گفت) تفاوتی است که او بین جنگ برای نمردن و جنگ برای زنده ماندن قائل است. او می گوید ملل اروپا در زمان اشغال و قبل از آزاد شدن با سربلندی ای شکوهمند رنج می برد. با سربلندی برای نمردن می جنگید و انسان وقتی برای نمردن می جنگد در واقع برای نجات روح خود می جنگد و به همین سبب به شریف ترین و پاک ترین جوهر زندگی و به شرافت و آزادی وجدان چنگ می زند. ولی پس از آزاد شدن آدمها مجبورند برای زنده ماندن بجنگند یعنی برای نجات جسم خود. در چنین جنگی انسان به هر پستی و ذلتی، حتی خود فروشی، تن می دهد.۵۵ 

سبک و ساختار

پوست ساختاری اپیزودیک دارد و فاقد پیرنگ است. داستان شامل دوازده فصل با نام و مستقل از یکدیگر است. زبان کتاب در سراسر آن زبانی بسیار احساسی و پرشور و از این جهت کم نظیر و مثال زدنی است. با آن که پوست رمانی روایی و مکالمه ای است اما در جای جای آن توصیفاتی قوی، ناب و شاعرانه به خصوص از محیط جغرافیایی و طبیعت کارسازی شده که حال و هوای داستان را تغییر می دهد و خشونت ناشی از روایت جنگ و مصایب آن را تعدیل می کند.

پوست علاوه بر اینها اثری روشنفکرانه و سخت خوان است. کثرت و تنوع  گفتگوها و مجادلادتی که به هر مناسبت و در هر موقعیتی بین مالاپارته و دوستان و همراهان او در می گیرد، به سبب دامنه وسیع معلومات آنها، کتاب را به اثری دایرة المعارفی و دشوار تبدیل کرده است*.

ترس جان یا پوست

پوست نخستین بار( و تا جایی که می دانم همان یک بار) در سال ۱۳۴۳ با نام ترس جان به فارسی چاپ شده است. ترجمه ی کتاب از زبان ایتالیایی کار نقاش و مجسمه ساز مشهور، بهمن محصص است.

نام پوست که محصص آن را بنا به توصیه ی جلال آل احمد تغییر داده است بر گرفته از یکی از اساسی ترین مباحث داستان است. مالاپارته در آن بحث، پوست را به معنای تن و در مقابل روح و جان به کار برده است. او معتقد است آن چه وی و هم نسلان اروپایی اش را به قول خودش به مشتی گوشت گندیده بدل کرده این است که آنها به جای تلاش برای نجات روح و جان خود در پی نجات پوست و پیکر خویش اند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* مقدار زیادی از گفتگوها در متن به زبان غیر اصلی(و در ترجمه به غیر فارسی) آمده است. با وجود آن که این که  ترجمه ی این گفتگوها در زیر نویس ها آمده،  رجوع  به آنها  در خواندن وقفه ایجاد می کند. به علاوه در کتاب ارجاعات فراوانی به خارج از متن وجود دارد که در ترجمه توضیح داده نشده اند.