مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

برادران سیسترز


برادران سیسترز که پیمان خاکسار در ترجمه برادران آن را به فارسی برگردانده و خواهران آن را به انگلیسی نگاه داشته، رمانی است وسترن، پیکارسک و پر فروش از نویسنده ی جوان و تازه کار کانادایی پاتریک دوویت.

 برادران سیسترز داستان دو برادر آدم کش حرفه ای به اسامی چارلی و ایلای سیسترز است. راوی داستان برادر کوچکتر ایلای و زمان سال ۱۸۵۱ است. شکل روایتِ برادران سیسترز خطی است و داستان از معدود ماجراهای سوررئال*آن که بگذریم بسیار ساده و خوشخوان است.

خلاصه ی پیرنگ داستان این است که برادران سیسترز در ارگون که زادگاه آنها است توسط فردی ملقب به ناخدا اجیر می شوند تا مردی به اسم هرمن کرمیت وارن را در کالیفرنیا به قتل برسانند. در طول سفر چنان که رسم داستان های پیکارسک است برای دو برادر اتفاقات زیادی می افتد از جمله این که آن دو تعداد زیادی آدم صغیر و کبیر را که هیچ ارتباطی هم به ماجرا ندارند به قتل می رسانند، ایلای دو بار عاشق می شود و اسبش را که نقشی کلیدی در شناساندن شخصیت او به خواننده دارد از دست می دهد. برادران سیسترز کمی پیش از برخورد نهایی دفترچه یادداشت یکی دیگر از ماموران ناخدا که پیش از آنها برای جمع آوری اطلاعات در باره ی وارن به کالیفرنیا رفته را پیدا می کنند و ...

گویا این نکته ی به ظاهر ساده اما در واقع شگفت انگیز که خواننده تمایل دارد ایرادات شخصی راوی را ببخشد، کشف مارک تواین است.**هر چه هست این مسئله عیناَ در باره ی ایلای راوی برادران سیسترز مصداق دارد و ما حین خواندن کتاب نه تنها ایرادات او را می بخشیم بلکه اندک اندک به او علاقه مند می شویم و در نهایت برایش در اجرای نقشه ی خطرناکی که در پایان داستان به تنهایی به اجرا می گذارد آرزوی موفقیت می کنیم.  

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

* یکی از عناصر سوررئال برادران سیسترز مردی همیشه گریان و دیگری دختر بچه ای است که به یک سگ سم می دهد.

**نقل از پشت جلد کتاب.