مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

کشتن شوالیه دلیر


کشتن شوالیه دلیر آخرین رمان منتشر شده از هاروکی موراکامی است.

شخصیت اصلی و راوی بدون نام داستان مرد جوان نقاشی است که ناخواسته و به طرزی ناگهانی ناگزیر به ترک همسرش می شود.

او خانه را رها می کند و بدون مقصدی مشخص با خودروی قدیمی خود به راه می افتد و روزها و روزها رانندگی می کند تا آن که ماشینش از کار می افتد. او سپس با دوستی قدیمی تماس می گیرد و او را در جریان وضعیت خود می گذارد. دوست مزبور فرزند یکی ازنقاشان بسیار مشهور سبک ژاپنی به اسم توموهیکو آماداست. او به راوی پیشنهاد می کند در منزل ویلایی پدرش که مدتی است به دلیل عوارض ناشی از کهولت سن در خانه ی سالمندان تحت مراقبت است مقیم شود. آمادا فردی انزوا طلب با گذشته ای رازآمیز است که در جوانی و در زمان الحاق اتریش به آلمان نازی در آن کشور اقامت داشته و بنا به دلایلی نامعلوم از آنجا گریخته و مخفیانه به ژاپن بازگشته است. منزل آمادا در منطقه ای دور افتاده و کوهستانی واقع شده و اولین چیزی که در آنجا توجه راوی را جلب می کند این است که هیچ تابلوی نقاشی در آن به چشم نمی خورد.

راوی که دیگر قادر به نقاشی نیست پس از چند روز اقامت در منزل آمادا تصادفاً از فضای انبار مانند زیر شیروانی سر در می آورد و آنجا تابلویی بسته بندی شده میابد. او تابلو را از پوشش آن خارج می کند و با صحنه ای عجیب مواجه می شود. تابلو که هم اسم داستان است بر اساس صحنه ای از پرده ی اول اپرای دون ژوان (یا دون جوانی) اثر موتزارت کشیده شده است که در آن دون ژوان پدر دونا آنا را در مبارزه با شمشیر می کشد. در تابلو علاوه بر دون ژوان وپدر دونا آنا سه شخصیت دیگر حضور دارند.

یافتن تابلوی کشتن شواله ی دلیر سر آغاز اتفاقاتی غریب است که در آن  شخصیت اصلی توان نقاشی کردن خود را بازمیابد و به همراه تعدادی از اشخاص موجود در تابلو(از دو جهان ایده ها و استعاره ها)، مرد میانسال مجرد خوش تیپ و ثروتمندی که یاد آور گتسبی بزرگ است و دختر نوجوانی تودار و باهوش، در فضایی وهم آلود و سوررئال به ایفای نقش می پردازند.

کشتن شوالیه دلیر داستانی طولانی، هیجان انگیز و پر ماجرا با طرحی احتمالاً خودبه خودی است که به نظر می رسد به اقتضای روند داستان شکل گرفته است. داستان علاوه بر موسیقی که مورد علاقه ی خاص موراکامی است حاوی مباحثی نه چندان عمیق در مورد نقاشی است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: کشتن شوالیه دلیر، هاروکی موراکامی، ترجمه ی فروزنده دولت آبادی، نشر مصدق.

پی نوشت: داستان در صورتی که ترجمه ایرادی نداشته باشد دچار زمان پریشی است. در حالی که اقامت راوی در منزل آمادا حدود شش ماه به طول انجامیده و زمان روایت چند سال پس از آن است، در پاراگراف دوم از فصل یک، راوی در زمان حال از منزل آمادا به عنوان خانه ی خود یاد می کند:« خانه ی من بر روی خط مرزی است...» و این در حالی است که دو پاراگراف بعد زمان را به گذشته تغییر می دهد:« خانه ی من بر بالای کوه بود...»

نظرات 1 + ارسال نظر
میله بدون پرچم 1400/06/02 ساعت 18:03

سلام بر مداد گرامی
به نظر می‌رسد برای شما فقط تازه‌های کتاب باقی مانده است
بسیار عالی.
سلامت باشید

سلام و درود
کاش اینچنین بود که تنها تازه ها مانده باشد. ماههای اخیر را بیشتر مشغول خواندن مجموعه آثار چخوف و خواندن نخوانده های داستایفسکی و باز خوانی برخی دیگر آثارش مثل برادران کارامازوف هستم.
سایه ات مستدام.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد