مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

ترانزیت


آنا زگرس از نویسندگان شاخص آلمانی زبان است و ترانزیت از شناخته شده ترین آثار اوست.

 زمان داستان سال 1940 و مکان رخدادهای اصلی آن بندر مارسی در فرانسه است. بخش شمالی فرانسه در این زمان در اشغال آلمانِ نازی است و بخش جنوبی که مارسی در آنجاست توسط حکومت دست نشانده ی ویشی اداره می شود.

شخصیت اصلی و راوی داستان مرد جوانی بدون نام است که پس از فرار از اردوگاه ، خود را به  مارسی رسانده تا از آنجا به وسیله ی کشتی از اروپا بگریزد. او داستان خود را از پشت میز یک پیتزا فروشی در آن شهر روایت می کند. در شروع داستان شایعه شده است که یک کشتی مسافری در جایی در مسیر سنگال به جزایر مارتینیک در اثر برخورد با یک مین دریایی غرق شده است و این همان کشتی است که در پایان داستان معلوم می شود راوی قصد سوار شدن بر آن را داشته اما به دلایلی از آن کار منصرف شده است.

ترانزیت داستانی قوی و تأثیر گزار در باره ی مهاجرت و آوارگی است. مارسی در زمان داستان پر از افرادی است که به دلایل مختلف قصد فرار از اروپا را دارند و برای به دست آوردن مدارک لازم از یک صف به صفی دیگر می دوند و و قتی مدرک بعدی را به دست می آورند معلوم می شود مدرک قبلی شان اعتبارش را از دست داده و ناگزیر به صف قبل باز می گردند. داستان نشانگر هراس و سردرگمی آدم های آوراه و درحال گریز در  وضعیتی موقت و پاردوکسیالی است که جنگ و تعلیق قوانین سابق آن را موجب شده است. وضعیت راوی اما از این هم پیچیده تر است چرا که او دارای هویتی دوگانه است. هویتی واقعی و هویتی اداری که او ناخواسته آن را کسب کرده است و همین هویت دوم است که از یک سو او را به زنی جذاب و معمایی پیوند می دهد و از سوی دیگر مانع پیوستن آن دو به یکدیگر می شود.

هاینریش بل در مورد ترانزیت گفته است« به باور من این رمان زیباترین اثری است که زگرس نوشته است ... داستانی که در اینجا روایت می شود، موضوعی که بدان پرداخته می شود، تأثیر گزارتر و  روشن تر از هزاران مخالفت و اعتراض قاطعانه به وضعیت انسانی است که تمایل به مهاجرات ندارد ولی مجبورمی شود ... فرارکند. »

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: ترانزیت، آنا زگرس، ترجمه ی ستاره نوتاج، انتشارات ققنوس.

نظرات 2 + ارسال نظر
میله بدون پرچم 1401/11/15 ساعت 15:10

سلام بر مداد گرامی
اسم نویسنده را هم نشنیده بودم! جستجو که کردم دیدم احتمالاً از همان‌هایی است که اخیراً از لیست 1001 کتابی که... تهیه کرده‌اید
این موضوع عدم تمایل به مهاجرت از یک طرف و اجبار برای آن از موضوعات مبتلا به است. به لیست خودم اضافه کردم. کمی هم مرا به یاد آلفرد آندرش انداخت و کتاب زنگبار یا دلیل آخر.

سلام و درود فراوان
درست است. از همان فهرست است و از خواندن آن و آشنایی با نویسنده اش راضی ام.
داستان مهاجرت برای ما ایرا نی ها به ویژه جالب است.
تم داستان بی ارتباط با زنگبار نیست اما حال و هوایش متفاوت است.

سلام مداد سیاه
بخاطر این کتاب سرچ کردم
و به شهر کتاب دوست داشتنی رسیدم
منظورم اینجاست
https://nbookcity.com
یه اشتراک ده روزه نامحدود به قیمت ناچیز بیست تومن خریدم و بعد از دانلود کتاب ترانزیت
هنوز همینطور آبشاری
مشغول دانلود کتابهای دیگه هستم
اگر با این سایت قبلا آشنا نشدی
ارزش امتحان کردن رو داره

سلام و درود
ممنون
به نظر می آید فرصت خوبی است. حتما به آن سر خواهم زد.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد