مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

نارنجی، قرمز، زرد ـ مارک روتکو

نارنجی، قرمز، زرد، مارک روتکو

فروش ۱۲۰ میلیون دلاری تابلوی جیغ اثر ادوارد مونک در حراج اخیر ساتبی نیویورک توجه خیلی ها را به خود جلب کرد. هفته پیش در پاسخ به دوست وبلاگ نویس مان میله بدون پرچم در مورد این فروش تاریخی نوشتم با شنیدن خبر فروش جیغ، یاد نقاش هایی افتادم که در زمان حیاتشان آثار آنان را حتی به قیمت بوم و رنگ مصرف شده روی آنها نمی خریدند و امروز هر کاغذ پاره باقیمانده از آنها گنجی محسوب می شود. 

در این اثنا در دنیای نقاشی اتفاق دیگری هم افتاد که توجه دوست دیگرمان ایوا داوران را به خود جلب کرد و آن فروش حدود ۸۷ میلیون دلاری تابلوی نارنجی، قرمز، زرد اثر مارک روتکو، در حراج کریستی لندن بود. ایوا داوران(در این پست) از قیمت تابلوی روتکو اظهار تعجب کرده و در زیر تصویر تابلو، جمله ای از پیکاسو به نقل از پشت جلد دفتر فیلی دوران دبستان خود را آورده است که: « من شما را تمسخر کردم، و شما هم از تنبلی دودستی به آن چسبیدید».

 نوشته ایوا داوران اظهار نظرهای مختلفی را در پی داشت. از میان اظهار نظر کنندگان کامشین، در توضیح نظر خود، شروع به نوشتن این پست دنباله دار و خواندنی کرده است که در آن به مرورِ تحولات نقاشی منتهی به دوران مدرن می پردازد. شیرین، در اظهار نظر خود نوشته که هنر مدرن را دوست ندارد و نمی تواند با آن ارتباط برقرار کند. و میله بدون پرچم، در کوتاهترین اظهار نظر، نوشته است «بازم به جیغ!».

من نوشتن این پست را پیش از «بازم به جیغِ» میله بدون پرچم شروع کرده بودم، اما این اظهار نظر جالب باعث شد مسیر دیگری را در پیش بگیرم.

قیمت تابلوی مونک حدود یک و نیم برابر اثر روتکو است و با این وجود جمله «بازم به جیغ!»(به رغم کنایه موجود در آن که یعنی قیمت جیغ هم زیاد است) به این معنی است که قیمت جیغ از نارنجی، قرمز، زرد قابل قبول تر؛ یا کمتر از آن غیر قابل قبول است.

جغ، ادوارد مونک

نارنجی، قرمز، زرد تفاوتهای زیادی با جیغ دارد اما احتمالا یکی از این تفاوتها است که در بحث ما تعیین کننده است. مارک روتکو نقاش اکسپرسیونیست انتزاعی شناخته می شود. خود او اطلاق اکسپرسیونیست را رد می کرد و خودش را تنها، نقاش انتزاعی می دانست. به نظر من آن چه در مورد قیمت  نارنجی، قرمز، زرد باعث تعجب ایوا داوران و میله بدون پرچم شده است؛ بیش از هرچیز دیگر، به انتزاعی بودن آن مربوط می شود.

واسیلی کاندینسکی پایه گذار نقاشی انتزاعی دانسته می شود. در تاریخ هنر، نقاشی انتزاعی یک گام در ادامه مسیری معرفی می شود که پیش از آن توسط برخی نقاشان دیگر مکاتب مدرن طی شده است. در این نگرش غالب تاریخی، واقعیتی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد این است که کاندینسکی و دیگرنقاشان متقدم انتزاعی، با این یک گام، پا از قلمرو شناخته شده نقاشی بیرون گذاشته و وارد سرزمین عجایب نقاشی بدون موضوع شده اند.

تا پیش از نقاشی انتزاعی، تا هرکجا ـ و تاکید می کنم تا هر کجا ـ که به عقب بنگرید؛ نقاشی دارای موضوع، و بنابر این غیر انتزاعی بوده است. نقاشی انتزاعی که اکنون به دلیل کثرت تولید، چشمان ما به دیدن آن عادت کرده، در قیاس با هر شیوه دیگر نقاشی، حتی انقلابی ترین آنها مثل کوبیسم، چیزغریبی است.

ویولون و گیتار، پابلو پیکاسو

ما عادت کرده ایم آثار انتزاعی را در موزه های هنر مدرن در کنار نقاشی های اکسپر سیونیستی و کوبیستی ببینیم. این نوع چیدمان باعث شده است ما مکاتب این آثار را هم ردیف و از یک جنس فرض کنیم؛ در حالی که چنین نیست. تنها تشابه نقاشی انتزاعی به کوبیسم و اکسپرسیونیسم، تعلق هر سه آنها به دوران مدرن است.

به لحاظ ارتباط اثر با موضوع آن؛ تفاوت بین آثار اکسپرسیونیستی نظیر جیغ که در آنها موضوع به وضوح قابل تشخیص است، با آثار انتزاعی مانند نارنجی، قرمز، زرد، واضح تر از آن است که نیازمند توضیح باشد. وآن چه در باره دشواری تشخیص موضوع در بعضی آثار کوبیستی می توان گفت، این است که در کوبیسم این دشواری نه به دلیل تلاش نقاشان برای حذف موضوع، بلکه به عکس، به علت گرایش آنها به نمایش حداکثر موضوع است. ویژگی اصلی کوبیسم، نمایش هر چه بیشتر موضوع اثر، از طریق نشان دادن آن از زوایای دید متعدد است .