مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

شهری چون آلیس ـ نویل شوت


داستانِ شهری چون آلیس برگرفته از ماجرایی واقعی است که در آن در اثنای جنگ دوم جهانی ژاپنی ها در 1942 به سرعت سوماترا را به اشغال خود در آوردند. آنها هشتاد زن و کودک هلندی را در مکانی گرد آوردند. فرمانده محلی قوای اشغال گر از پذیرش آنان سر باز زد و ایشان را از منطقه ی تحت امر خود بیرون راند و به این ترتیب راهپیمایی اسرای یادشده آغاز و برای دو سال و نیم به طول انجامید و در پایان تنها سی تن از آنان زنده ماندند. نویل شوت این داستان را چهار سال پس از پایان جنگ از یکی از بازماندگان آن می شنود.

شخصیت اصلی داستان دختر جوان زیبایی است به اسم جین پاجت. او فرزند پدری اسکاتلندی و مادری انگلیسی است. جین در زمان شروع داستان حدوداً بیست و شش ساله، مجرد و ساکن انگلستان است. او در کارخانه ای که در کار تولید کیف و کفش است منشی تند نویس است.

راوی داستان مرد وکیلی مسنی است به اسم نوئل استرون. جین دایی نسبتأ ثروتمندی داشته که دارایی خود را با وصیت نامه ای که تنظیم آن به عهده ی آقای استرون بوده به ترتیبی به خانواده ی خواهرش بخشیده که جین آخرین بازمانده ی آن است. ترتیب مزبور جین را تا رسیدن به سن سی و پنج سالگی تحت قیمومیت مالی آقای استرون قرار داده است.

زمان داستان پس از آگاهی جین از میراثی که به او رسیده به عقب و هنگامی باز می گردد که او دختری هجده ساله و ساکن مالایاست. ژاپنی ها به تدریج در حال اشغال مالایا هستند و خارجی ها منجمله انگلیسها در حال گریز به سنگاپورند، اما فرصت از دست رفته و جین به اتفاق خانم هالند و سه فرزندش و تعداد دیگری زن و کودک به اسارت ژاپنی ها در می آید.

داستان های زیادی در مورد اردوگاههای جنگی و شرایط بسیار دشوار زندگی در آنجا نوشته شده است. اما شهری چون آلیس داستان آدم هایی است در موقعیتی چنان فاجعه بار که آرزو دارند اردوگاهی آنان را بپذیرد. آنها ناگزیر با پای پیاده از محلی به محلی دیگر فرستاده می شوند اما هیچ کس حاضر به پذیرش مسئولیت شان نیست و در این بین و در طی صدها کیلومتر راهپیمایی یکی یکی از بیماری و گرسنگی جان می بازند. سرنوشت نهایتاً به بازماندگان روی خوش نشان می دهد و آنان در روستایی اسکان پیدا می کنند و تا شکست ژاپن و پایان جنگ در آنجا می مانند. جین تنها کسی از جمعیت آوارگان است که زبان مالایایی را می شناسد و با رسوم محلی آشناست. او که پسر بچه ای مادر مرده را به ارث برده خواه ناخواه رهبری گروه را به عهده می گیرد و در اسکان و نجات بازماندگان نقشی اساسی ایفا می کند.

پیش از اقامت گروه در روستا آنان با دو اسیر مرد استرالیایی آشنا می شوند که بین یکی از آنان به نام جو و جین رابطه ای عاطفی شکل می گیرد. جو و دوستش  تلاش می کنند تا برای گروه آوارگان غذا  تهیه کنند و در این راه گرفتار می شوند و فرمانده ی خشن ژاپنی دستور می دهد تا جو را در صحنه ای تکان دهنده به صلیب بکشند.

شهری چون آلیس را می شود به سه بخش تقسیم کرد که به لحاظ زمانی در یکدیگر ادغام شده اند. بخش نخست در بر گیرنده ی زندگی جین در دوره اسارت و قوی ترین و غنی ترین بخش آن است. بخش دوم شامل مناسبات جین جوان و زیبا  با راوی پیر، بسیار با نزاکت و تنها است که جذابیت روانشناختی  خود را دارد. بخش سوم در برگیرنده ی ماجرای عاشقانه ی جین و تلاش بی وقفه و کمتر باورپذیر او برای ساختن شهری همانند آلیس اسپرینگز در منطقه ای پرت و بیابانی در استرالیاست که نام داستان برگرفته از آن است. این بخش که در برگیرنده ی چیزی در حدود نیمی از داستان است، شامل ماجراهایی عاشقانه و سرگرم کننده است که از نقاط قوت داستان نیستند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: شهری چون آلیس، نویل شوت، علی کهربایی، نشر نو.