مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

خواب گردها


رمان سه گانه ی خواب گردها (1932-1928) شاهکار هرمان بروخ و یکی از سرآغازها در رمان مدرن است.

خوابگردها در سه دفتر تنظیم شده است که به  ترتیب به دوره های رمانتیک، آنارشی و واقع بینی( یا واقع گرایی) تاریخ آلمان در فاصله ی سال های 1888 تا 1918 می پردازد. در این فاصله ی زمانی آن کشور که به تازگی روند اتحاد خود را به سرانجام رسانده به شدت در تلاش است تا عقب ماندگی صنعتی و اقتصادی خود را نسبت به کشورهای قدرتمند رقیب اروپایی جبران کند و سهمی بیشتر از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص دهد؛ امری که با مخالفت رقبا نهایتاً به جنگ عظیم و فاجعه بار جهانی اول انجامید که رکورد تلفات همه ی جنگ های ادوار پیش از خود را شکست و سر آغازی شد بر استفاده از سلاح های غیر متعارف شیمیایی و میکروبی.

خوابگردها به لحاظ فرم اثری غیر یک دست است. هرمان هسه در این مورد در نظری انتقادی می گوید که بروخ از میانه های دفتر دوم  و به خصوص در دفتر سوم تقریباً به طور کامل تحت تأثیر محتوای اثر قرار گرفته و به مرور از فرم رمان دور شده است.  

ساختار دفتر سوم ساختاری اپیزودیک نظیر شاهکار جان دوس پاسوس، ینگه دنیاست و در این دفتر است که نویسنده (از جمله به دلیل فرمی که برای آن برگزیده) بادستی گشاده و از طریق مباحث مفصل هنری، فلسفی، دینی و روانکاوانه به موضوع محوری اثر، که بیماری فکری و فرهنگی اروپای دوران مدرن است می پردازد.

عنوان سه دفتر خوابگردها به ترتیب « 1888- پاسنوف یا رمانتیک»، «1903- اِش یا آنارشی» و « 1918- اُگِنو یا واقع نگری است». پاسنوف، اِ ش و اُگِنو به ترتیب اشخاص اصلی سه دفترند و داستان نگاهی به شدت انتقادی دارد به روند تحول شهروندان آلمانی ( و در نمایی بزرگتر اروپایی) از آدمهایی رمانتیک، به  واقع گرا و مدرن ؛ آدم های مدرنی به قول نویسنده در آخرین صفحات کتاب«اندرز ناپذیر، درمانده، بیهوده در معرض طوفان زمهریر، [که] مجبورند فراموش کنند تا بتوانند زندگی کنند، و نمی دانند چرا می میرند. راهشان راه سرگردانی، وظیفه شان وظیفه ی آن سرگردان ابدی، آزادی شان آزادیِ از ترس جان گریختگان مقصود شان فراموشی.» و در یک کلام« نسل از دست رفته!»

رمانتیسیسم و واقع نگری دو مکتب هنری مشهورند و آنارشی چنان که بروخ آن را مورد استفاده قرارداده آشوب و هرج مرجی است که در روند تحول رمانتیسیسم به رئالیسم در آلمان رخ داده است.

این که چرا بروخ سبک هنری هر دوره را به عنوان شاهدی از فرهنگ یا  نظام ارزشی مردمان آن دوره برگزیده ، خود او دربخش های دوم و سوم مجموعه اپیزودهای « فروپاشی ارزش ها» در دفتر سوم به تفصیل شرح داده است. اجمال نظر او این است که  برای شناخت یک دوران «چیزی مهم تر از سبک خاص خود آن دوران وجود ندارد. هیچ دوره ای از تاریخ بشر نیست که خود را با چیزی به غیر از سبک خاص خودش معرفی کرده باشد. هر دوره ای به ویژه خود را با سبک معماری اش می شناساند و یقیناً به واسطه ی برخورداری از سبک خاص خودش، دوره نامیده می شود.»

بروخ در ادمه به مهمترین ویژگی معماری مدرن می پردازد که از نظر او فقدان هرگونه تزئین است: «معماری امروزی کاملا آگاهانه از چیزی چشم پوشی کرده است و به حق باید هم چشم پوشی می کرد، و آن چیزی که معماری امروزی را کاملاً از سبک های پیشین متمایز می کند، دقیقا همین چشم پوشی است: زینت کاری.»

اهمیت این دیدگاه به ویژه وقتی روشن می شود که بدانیم معمار معروف اتریشی آدولف لوس که از بنیان گذاران معماری مدرن است حدود بیست سال پیش از آغاز انتشار خوابگردها در رساله ای بسیار تأ ثیر گذار با عنوان تزئین و جنایت، تزئین را چیزی پوسیده و منحط در ردیف خالکوبی ارزیابی و خواستار محو کامل آن شده بود. به گمان لوس انسان صنعتی انسانی به کل بریده از سلسله مراتب اجتماعی پیشین بوده و هیچ نیازی به ارجاع به چیزی در گذشته ی خود ندارد.

جان کلام بروخ این است که معماری بدون تزئین مدرن که لوس یکی از برجسته ترین مروجان آن است از بارزترین نمودهای طرز فکر دوره ی مدرن است که در آن «منطق نظامیان حکم می کند که ابزار قدرت نظامی را با نهایت قاطعیت و جدیت بکار بگیرند و در صورت لزوم، مردم را قلع و قمع کنند، کلیساهای بزرگ را ویران کنند، بیمارستان ها و سالن های جراحی را ویران کنند. منطق رهبر اقتصادی حکم می کند که ابزار اقتصادی را با نهایت قاطعیت و به گونه ای چون و چرا ناپذیر به کار گیرد و بکوشد با نابود کردن امکان رقابت، کسب و کار خود را ... به یگانه قدرت حاکم تبدیل کند. منطق نقاش حکم می کند که اصول نقاشی را با نهایت قاطعیت و جدیت تا نقطه ی پایان پی بگیرد، حتی با قبول این خطر که تابلویی پدید بیاید با محتوایی کاملأ پوشیده که فقط برای تولید کننده اش قابل درک و دریافت باشد. منطق مرد انقلابی حکم می کند که شور انقلابی را با نهایت جدیت و قاطعیت تا تثبیت انقلاب فی نفسه پیش ببرد... منطق شهروندی که خواهان پیشرفت است، حکم می کند که او شعار ثروت اندوزی را با جدیت و قاطعیت مطلق جامه ی عمل بپوشاند: دست آوردهای بزرگ و جهانی مغرب زمین این گونه و با چنین جدیت و قاطعیت مطلقی به دست آمده اند... این همه یک چیز را نشان می دهد، این همه از قاطعیت ستیزه جویانه ناشی می شود، از آن بی پروایی ترسناکی که من تقریباً مایلم آن را بی پروایی متافیزیکی بنامم، از آن منطق هولناکی که فقط و فقط اصل مطلب را[ بدون هرگونه حشو و زوائد که تعبیر معمارانه اش می شود تزئینات] مد نظر قرار دهد و نه به چپ نگاه کند و نه به راست... »

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: خواب گرده، هرمان بروخ، ترجمه ی علی اصغر حداد، انتشارات لاهیتا.