مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

هوانورد


هوانورد رمانی است از نویسنده ی معاصر روس، یوگنی والادازکین.

 شخصیت اصلی داستان، اینوکنتی پلاتونوف متولد 1900، در سال 1999 با جسمی سی و چند ساله  در یک بیمارستان در سنت پترزبورگ چشم باز می کند. او که نزدیکترین خاطرات معدود و پراکنده اش به بیش از شصت سال قبل باز می گردد از روی تاریخ تولید و مصرف قرصی که عمداً یا سهواً در دسترس او قرار گرفته پی به زمان حال می برد.

اینوکنتی پزشک معالجی آلمانی تبار دارد که یکی از اشخاص محوری داستان است. پزشک برای کمک به بازسازی حافظه ی پلاتونوف دفترچه ای در اختیار او قرار می دهد تا مشاهدات روزانه و خاطراتش را در آن یادداشت کند؛ دفترچه ای که نهایتا به عنوان داستان هوانورد در اختیار خواننده قرار دارد.

تا حدود نیمه ی دفترچه، یادداشت های روزانه ی پلاتونوف که از کمتر از یک سطر تا چند صفحه را شامل می شوند، تنها با عناوین روزهای هفته و بدون ذکر تاریخ از یکدیگر جدا می شوند. در اواسط داستان پلاتونوف که حافظه ی خود را بازیافته از دکتر و ناستیا که دیگر شخصیت محوری داستان است می خواهد در پر کردن خلإ حدود هفتاد ساله ی حافظه اش به او یاری کنند و به این ترتیب آن دو به جمع نویسندگان هوانورد اضافه می شوند. در شروع کار مشترک، نوشته های هریک از این سه تن با ذکر روزهای هفته و اسامی آنها از یکدیگر جدا می شود اما این وضع به تدریج تغییر می کند و در مرحله ی نخست با حذف روزها و سپس عدم درج اسامی نویسندگان، متنی یکپارچه شکل می گیرد.

هوانورد اثری عمیقا روانکاوانه و عاطفی و در عین حال اجتماعی و تاریخی است. پلاتونوف که در زمان انقلاب 1917 روسیه در سنین جوانی بوده، کمی پس از پیروزی انقلاب به همراه مادر خود در خانه ای اشتراکی که متعلق خانوده ی وارونین بوده اسکان داده می شود. وارونین مرد دانشمندی است و دختری دارد به اسم آناستازیا که پلاتونوف به تدریج به او دل می بندد و قرار می شود آن دو با یکدیگر ازدواج کنند. در آستانه ازدواج، پلاتونوف دستگیر و به یکی از اردو گاههای کار اجباری اعزام می شود و پس از حوادثی از آنجا با پرشی هفتاد ساله پا به سال 1999 می گذارد.

یکی از تکان دهنده ترین و بیادماندنی ترین صحنه های داستان، صحنه ی ملاقات پلاتونوف هنوز جوان و به قول خودش هنوز عاشق، با ناستازیا در سن نود و چند سالگی او در خانه ی سالمندان است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: هوانورد، یوگنی وادالازکین، ترجمه ی زینب یوسفی، انتشارات نیلوفر.