مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

کوکورو


ناتسومه سوسه کی از نخستین و برجسته ترین پایه گذاران ادبیات مدرن ژاپن است و کوکورو(به معنای دل) از آثار شاخص او و پرخواننده ترین رمان ژاپنی است.

راوی بدون نام داستان مرد جوانی شهرستانی است که برای تحصیل دانشگاهی به توکیو آمده است. او در یکی از تعطیلات خود در منطقه ای ساحلی با شخصیت اصلی داستان آشنا می شود که از او بالقب سنسی به معنی استاد یاد می کند. سنسی مرد مسنی متأهل، بدون شغل و بدون فرزند است که لقب استاد را به جهت تأثیر معنویش بر راوی گرفته است. سنسی آدمی بدبین، کم حرف و منزوی با رفتاری عجیب و معمایی است که از همان ابتدا بنا به دلایلی که برای خود راوی روشن نیست توجه و علاقه ی وی را بر می انگیزد.

زمان روایت حدود سه سال منتهی به چند هفته پس از مرگ امپراطور می جی در 1912 و زمان داستان حدود چهار دهه منتهی به همین تاریخ است. امپراطور می جی بانی مدرن سازی ژاپن و به تبع آن پدیدار شدن انسان مدرن ژاپنی است که بارزترین ویژگی آن به باور نویسنده تنهایی است. به قول سنسی«تنهایی بهایی است که ما باید در ازای تولد و زندگی در دوران مدرن بپردازیم: دورانی آکنده از آزادی، خود بسندگی و منیّت.» تنهایی انسان مدرن درونمایه ی اصلی کوکورو است.

مرگ می جی مصادف است با وخامت حال پدر راوی در میانه ی داستان، و در همین زمان است که نامه ی مفصل سنسی به دست او می رسد. نامه ای که شرایط خانه ی پدری اجازه ی خواندن آن را به راوی نمی دهد اما جملات پایانی آن با عث می شود تا او بدون اطلاع، سراسیمه به سوی توکیو بشتابد و در قطار نامه ی سنسی را بخواند که متن آن عیناً نیمه ی دوم داستان را به خود اختصاص می دهد.

سنسی که پیش از آن اعلام داشته به هیچکس حتی خودش هم اعتماد ندارد رازی دارد که آن را از همه کس حتی همسر محبوبش پنهان کرده و بنا به اصرار راوی به او قول داده است که روزی آن را بر او آشکار کند. نامه ی سنسی حاوی راز اوست.

 در کوکور تنها راوی و شخصیت اصلی نیستند که فاقد نامند. از بقیه ی افراد هم تنها با القابی نظیر پدر، مادر، برادر، شوهر خواهر،بانو و همسر یاد می شود. در این بین تنها یک استثنا وجود دارد و او «ک» است که راز سنسی  به او مربوط است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: کوکورو ، ناتسومه سوسه کی، ترجمه ی قدرت اله ذاکری، انتشارات برج.

دریا ،دریا ـ آیریس مرداک


راوی و شخصیت اصلی داستان کارگردان معروف تئاتری شصت ساله و مجرد به اسم چالز آروبای است که خود را بازنشسته کرده و در ویلایی دور افتاده و بدون برق در نقطه ای پرت و صخره ای در ساحل دریای شمال عزلت گزیده است. آروبای که فردی به شدت خود شیفته و راوی غیر قابل اعتماد(یا نامطمئن) است در حال نوشتن خاطرات خویش است.

او روزها به شنا می رود و برای خودش غذاهایی می پزد که مواد متشکله و دستور العمل طبخ  آنها بخشی از داستان است. آروبای که با ترک لندن معشوقه های متعدد دلشکسته ای را پشت سر گذاشته در توجیه بی وفایی اش نسبت به معشوقه های سابق ـ که هیچ کدام از آنها از مجرد و متأهل نمی توانند او را فراموش کنند ـ از عشق غیر قابل جایگزینی اش در جوانی به دختری به اسم هارتلی می گوید. هارتلی زمانی که چارلز برای تحصیل از شهرستان زادگاهش به لندن رفته به نحوی ناگهانی و غیر قابل فهم غیبش زده است.

چالز اما قادر به تحمل صحنه ی خالی از بازیگر زندگی تازه اش نیست.  او که گه گاه با اموری غریب مواجه می شود و در یکی از عجیب ترین آنها به نظرش می رسد که در اعماق دریا هیولایی عظیم الجثه را دیده است برای گریز از تنهایی نامه ای به یکی از معشوقه های سابقش به اسم لیزی می نویسد. نامه جوابی در پی ندارد و این موضوع نظر چارلز را تغییر می دهد و او نامه ی دیگری با مضمونی خلاف نامه نخست می نویسد و برای لیزی می فرستد غافل از آن که پستچی جواب نامه ی اول را در مغاکی سنگی به اسم لانه ی سگ انداخته است که صندوق پستی ویلا محسوب می شود.

نامه ی آروبای پای آدم های زیادی را به ویلای او و داستان باز می کند که جالب ترینشان پسر عموی او چارلز است. چارلز افسر ارشدی مشکوک به جاسوسی با گرایشات بودایی است که به نوعی سخنگوی نویسنده و نماینده ی عقل سلیم در داستان است. ماجرای اصلی داستان اما برخورد تصادفی آروبای با عشق قدیمی اش هارتلی است. هارتلی در زمان روایت زنی مسنی متأهل کم حرف و هراس زده  با ظاهری ساده و روستایی است.

آروبای که تاثیر گتسبی بزرگ بر شخصیت و ماجرای او قابل توجه است، فرض می کند هارتلی گرفتار شوهری جانی و ترسناک شده و وظیفه دارد تا او را از چنگال زندان بانش برهاند. او در این راه تا آنجا پیش می رود که وی را علی رغم میلش در ویلای خود حبس می کند و به نمایشی پر ماجرا شکل می دهد که ایفاگر نقش اولش کسی نیست جز خود او که از قضا با تصمیم قاطع به عزلت گزینی داستانش را آغاز کرده است.

دریا دریا اثری انسان شناسانه ای ابهام آمیز، پر فراز و فرود و نسبی گرایانه به این معنا است که حقیقت امری است متکثر و آنچه در روابط آدم ها قابل دستیابی است نه شناخت واقعی دیگران بلکه در بهترین حالت و حد اکثر، خود شناسی است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: دریا دریا، آیریس مرداک، ترجمه ی زهره مهرنیا، نشر نیماژ. 

ضربان


در داستان نویسی، تکنیک نویسنده ی درحال نوشتن داستان امری قدیمی و شناخته شده است که به خصوص در داستان های پست مدرن فراوان به چشم می خورد. کلاریس لیسپکتور در آخرین اثرش، ضربان، که پس از مرگ او منتشر گردیده این تکنیک را به شکلی جالب توجه و به احتمال زیاد بی سابقه مورد استفاده قرار داده است. در ضربان که دشوار بتوان طرحی برای آن تعریف نمود، راوی نویسنده ی مردی در حال نوشتن داستانی در باره ی زنی است که خود در حال نوشتن است. مرد که از او به عنوان مؤلف یاد می شود در مقدمه ای که به نسبت بقیه ی داستان طولانی است در مورد مقولاتی از جمله قصد خود از نوشتن، مشکلات نوشتن، سبکی که باید انتخاب کند، ارتباط نوشتن و زیستن، ارتباط خودش با آنچه قصد پدید آوردنش را دارد و ... می گوید و در این اثنا به تدریج تبدیل به مؤلف و مخترع زنی می شود به اسم آنجلا پرالینی: «آنجلا نمی داند شخصیتی داستانی است وانگهی از کجا که من نیز شخصیت داستانی خود نباشم.»«تا کجاها بروم و از کجا شروع کنم به آنجلا بودنم؟ آیا میوه یک درختیم ما؟ نه ـ آنجلا جملگی چیزهایی است که من می خواستم باشم و هیچ وقت نبودم. چیست او؟ موج موج دریاست. حال آن که من جنگلی انبوه و غمبارم... سرگیجه ی من است آنجلا. آنجلا طنینی است از من، پرتوی است صادره از جانب من....»

 تنها را برقراری ارتباط با آنجلا این است که به قالب کلمات در آید و چنین است که او پا به داستان می گذارد: «من یک کتاب می نویسم و او کتابی دیگر: اضافات را از هر دو حذف کرده ام. من نیم شب می نویسم زیرا تارکم من. آنجلا روز می نویسد  زیرا کمابیش همیشه کبکش خروس می خواند.»

شیوه ی روایت ضربان از چند جهت جالب توجه است.

اول: متن داستان شامل نوشته ها و گفته های نویسنده و شخصیت اثرش  به شکلی متداخل است.

دوم: مؤلف به دو شکل در داستان حضور دارد؛ در شکل نخست که داستان با آن شروع می شود، او مستقیماً با خواننده سخن می گوید. در شکل دوم امّا رابطه ی او که بنا است خالق اثر باشد با آنجلا  که قرار است شخصیت داستان در حال نوشتن باشد تغییر می کند و آن دو به تدریج در سطحی برابر قرار می گیرند و قدری بعد چنان می شود که گاه تفکیک آنها و تشخیص شان از یکدیگر اگر نه ناممکن، دشوار و از آن مهم تر غیر ضروری می شود.  

«آنجلا: فردا می خواهم رمانم در باره ی اشیاء را دست بگیرم.

مؤلف: چیزی را دست نمی گیرد. اولاً که هر چیزی را دست بگیرد هیچ وقت به آخر نمی رساند. ثانیاً که یادداشت های بی در و پیکرش، پراکنده تر از آن است که به درد رمان بخورد...»

ضربان تأمل هستی شناسانه ای لطیف و شاعرانه و پر از گزین گویی هایی است که یاد آور کتاب دلواپسی اثر نویسنده ی بزرگ پرتغالی فرناندو پسوآ است. داستان را می شود تمام شده یا ناتمام فرض کرد و این انتخاب تأثیری بر لذت خواندن آن ندارد:

« حالا من باید خودم را به وقفه دچار کنم، آخر آنجلا با آمدنش به زمین زندگی را به وقفه دچار کرد. ولی این نه زمینی است که در آن دفن می کنند، زمینی است که در آن حیات دوباره میابند. به سرشاری باران در جنگل ها و هو هوی بادها.

من یکی که هستم. بله.

« من ... من ... نه. نمی توانم تمامش کنم.»

من فکر می کنم...»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: ضربان، کلاریسی(کلاریس) لیسپکتور، ترجمه ی پویا رفویی، انتشارات ناهید. 

قاموس خزران


خزرها یا کاسپی ها اقوامی ترک تبار و نیمه کوچ نشین بودند که از اواخر قرن ششم تا اواخر قرن دهم میلادی حاکمیتی را از دریای خزر تا دریای سیاه و از شمال قفقاز تا کریمه و جنوب اوکراین شکل دادند که به خزرستان شهرت یافته داست.

خزرستان نهایتاً به دست اسلاوهای شرقی(اوکراینی ها) از صحنه ی تاریخ محو شد بدون ان که اثر چندانی از آن باقی مانده باشد. زبان خزرها به طور قطع شناخته نیست جز آن که زیر گروه زبان های ترکی دانسته می شود. دین خزرها از انواع ادیان شمنی بود تا آن که در نیمه ی قرن هشتم به یهودیت گرویدند.

رمان خلاقانه و شگفت انگیز قاموس خزران، اثر نویسنده ی صرب، میلوراد پاویچ، داستانی  تاریخی ـ تخیلی در باره ی قوم خزر با محوریت ماجرای تغییر کیش آنهاست.

داستان یک مقدمه و یک مؤخره دارد و بدنه ی اصلی آن به تبعیت از شکل قاموس نامه ها به صورت دو ستونی و همراه با تصاویری پراکنده است.

قاموس خزران در واقع شامل سه قاموس نامه به سه روایت مسیحی، اسلامی و یهودی است که به ترتیب از پی یکدیگر آمده اند و شباهت ها و تفاوت هایی با یک دیگر دارند. خود کتاب در دو نسخه ی مذکر و مؤنث انتشار یافته که تفاوتی جزئی تنها در بخشی کوچک از روایت یهودی دارند.

داستان که از نوع هزار و یک شبی با رخدادهایی غریب و اجنه و شیاطینی رنگارنگ و متعدد است با مقدمه ی مؤلف کتاب به این ترتیب شروع می شود:« مؤلف کنونی این کتاب به خواننده اطمینان می دهد که پس از خواندن آن مرگی اجتناب ناپذیر  در انتظارش نخواهد بود ؛ یعنی همان بلایی که بر سر خوانندگان نسخه ی چاپِ سال 1691 این کتاب آمد. سالی که برای نخستین بار قاموس خزران به تألیف نخستین مؤلفش به چاپ رسید.»

 مؤلف در مقدمه ی طنز آمیز خود پس از ذکر تاریخ اجمالی خزرها و چگونگی تغییر کیش ایشان که پس از مناظره ی سه عالم مسلمان، مسیحی و یهودی در تفسیر خواب حاکم وقت خزر رخ داده شرح می دهد. سه قاموس با عناوین سه رنگ سرخ برای روایت مسیحی، سبز برای اسلامی و زرد برای یهودی از یک دیگر تفکیک شده اند و به علاوه هر مبحث با یکی از علائم صلیب، حلال ماه یا منوره (شمعدان مقدس یهودیان) نشانه گذاری شده و نامها و مداخلی که در هر سه روایت مشترکند دارای علامت مثلث است.

راوی در مقدمه یادآور می شود که کتاب را می شود به اشکال متفاوتی خواند؛ همانند قاموس با جستجوی هر واژه ی مورد نظر، به شکل معمول از ابتدا به انتها، از چپ به راست، از راست به چپ یا به شکل اریب!

 او در پایان مقدمه تکه هایی جالب و طعنه آمیز از  باقی مانده ی مقدمه ی قاموس خیالی 1691 را ذکر می کند که دربند پایانی آن، خواننده را به اسب سیرکی تشبیه می کند که باید به او آموخت که پس از هر شیزین کاری یک حبه قند جایزه خواهد داشت. اگر حبه قند فراموش شود از شیرین کاری هم خبری نخواهد بود و منتقدان ادبی را به شوهرانی تشبیه می کند که مورد خیانت همسرانشان قرار گرفته اند و آخرین کسانی اند که از ماجرایشان با خبر می شوند! 

داستان به شکل مخلوط در سه زمان گذشته ی نزدیک تا حال ( منتهی به زمان نوشته شدن کتاب کنونی) گذشته ی دور (زمان تالیف قاموس 1691) و گذشته ی خیلی دور می گذرد و علاوه بر مقدمه و سه قاموس شامل دو ضمیمه و یک مؤخره است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: قاموس خزران، میلوارد پاویچ، ترجمه ی کورش نوروزی، نشر مرکز.

لندنی های تنها


لندنی های تنها رمان کوتاه شاخصی است از نویسنده ی هندی تبار زاده ی ترینیداد و تبعه ی انگلستان، سام سلون.

زمان داستان سال های دهه ی پنجاه قرن بیستم ، مکان آن چنان که از اسمش بر می آید لندن، و شخصیت هایش همگی از جامعه ی سیاهپوستان اهل کارائیب و  مهاجر به انگلستان هستند. جامعه شناس برجسته ی بریتانیایی، آنتونی گیدنز، در فصل نژاد، قومیت و مهاجرت در کتاب جامعه شناسی مشهور خود شرح داده است که در دوره ی پس از جنگ دوم جهانی، بریتانیا به دلیل کمبود فاحش نیروی کار و حجم عظیم بازسازی پیش روی خود اقدام به پذیرش جمع کثیری از مهاجرین از کشورهای متحدالمنافع(یا مشترک المنافع) کرد که عمدتاً به عنوان کارگران غیر ماهر به کار گرفته شدند و سیاهپوستان اهل کارائیب از جمله ی آنان بودند.

بر اساس نوشته ی گیدندز در دهه ی بعد، یعنی ده ی پنجاه اوضاع اندک اندک تغییر کرد و این باور که همه ی ساکنان قلمرو امپراتوری بریتانیا حق داشتند به بریتانیا مهاجرت کنند و تقاضای شهروندی بدهند رو به افول گذاشت. زمینه ساز این شرایط علاوه بر تغییر بازار کار، مخالفت بریتانیایی های سفید پوست به خصوص در مناطق فقیر نشین و کارگری بود که مهاجران تازه وارد جذب آنجا می شدند. سام سلون لندنی های تنها را در اثنای همین دوران(1956) نوشته است.

داستان که شخصیت پردازی های شیرین و زبان شکسته و طعنه آمیز از جذابیت های آن است، با مرد دوست داشتنی میان سال مجردی به اسم موزز شروع می شود که به دلایلی که برای خودش هم روشن نیست خانه اش به پناهگاه اولیه ی هموطنان مهاجرش تبدیل شده است. موزز را به تعبیر مرسوم نمی توان شخصیت اصلی داستان محسوب کرد امّا می شود او را به مانند جایگزینی برای طرحی که فاقد آن است و به عنوان عامل حفظ انسجام آن دانست. موزز که شغلش نگهبانی است در نقش مسئول رفاه همشهری های تازه وارد به آنها پول قرض می دهد، با لندن آشنایشان می کند، کمک شان می کند که کاری پیدا کنند و در نهایت برایشان سرپناهی دست و پا می کند و همه ی این کارها را با بدخلقی آشکار و خوشخویی پنهان انجام می دهد. پس از معرفی موزز در شروع داستان اشخاص دیگر یکی، یکی و هر یک جالب تر از دیگری به داستان اضافه می شوند؛ زن مسن و تنومندی به اسم تانتی که با تحمیل اقتدار خود به بقال محل او را وادار به عبور از خط قرمز خود و نسیه فروشی می کند، هنری که در زمستان سرد و مه آلود لندن با یک لا پیراهن ژنده می گردد و در عوض تابستان با هیچ چیز گرم نمی شود، بیگ سیتی که می خواهد با پول برنده شدن در شرط بندی تمام خانه های یک خیابان را بخرد و همه را در اختیار برو بچه ها بگذارد و دیگرانی که در جمع داستانی را شکل می دهند که به پرتره ای جمعی شبیه است که موزز در مرکز آن قرار دارد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: لندنی های تنها، سام سلون، ترجمه ی امیر یداله پور، نشر بان.