مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

اصلاحات


اصلاحات اثر نویسنده ی معاصر آمریکایی جاناتان فرنزن، داستان خانواده ای آمریکایی اهل غرب میانه در نیمه ی دوم قرن بیستم است؛ دوره ای که آمریکا از کشوری عمدتاً صنعتی به کشوری با بازارهای مالی گسترده و فن آوری پیشرفته( یا به قول خود فرنزن در جستار انتقادی اش با عنوان درد که کسی را نمی کشد، سرمایه داری مصرف گرای فن آوری محور) تبدیل می شود. این تغییر، تحولات عمیق و اساسی اجتماعی و فرهنگی را باعث شد که نویسنده  در خلال داستان به آثار و تبعات آن پرداخته است.

خانواده  شامل آلبرت لمبرت، پدر مهندس راه آهنی بازنشسته و مبتلا به پارکینسون، اینید، مادر خانه دار و به ترتیب دو فرزند پسر به اسامی گری و چیپ و دختری به اسم دنیس است. گری کارمند بلند پایه ی مؤسسه ای مالی، متأهل و دارای سه فرزند پسر در سنین کودکی تا نوجوانی است. چیپ استاد دانشگاهی اخراجی و مجرد است و دنیس سر آشپزی موفق است که از همسرش جداشده است. هر سه فرزند خانواده ساکن ساحل شرقی اند.

 چیپ یاغی ترین فرزند خانواده و به نوعی سخنگوی نویسنده در داستان است و از قول اوست که فرنزن برخی از صریح ترین انتقادادش به زندگی آمریکایی متأخر را مطرح می کند: « ... دیوان سالاری این حق رو به خودش داده که اسم بعضی از حالات رو بگذاره "بیماری". تمایل نداشتن به پول خرج کردن تبدیل می شه به علامت مرضی که برای درمانش باید داروهای گرون قیمت مصرف کرد، حالا همین داره لیبیدو رو از بین می بره، به عبارت دیگه، میل به تنها لذت مجانی دنیا رو نابود می کنه که همین یعنی آدم باید حتی بیشتر پول خرج کنه برای لذت های جبرانی. تعریف دقیق "سلامت" روان اینه که توی اقتصاد مصرف گرا مشارکت فعال داشته باشی ... و دارم می گم که من به شخصه الآن، درست توی همین لحظه، دارم توی جنگ با مدرنیته ی تجارت محور داروزده ی تمامیت خواه شکست می خورم.»

چیپ که به دلیل مناسبات غیر متعارف با یکی از دانشجویان دخترش و کمک به او برای نوشتن مقاله ای درسی از دانشگاه اخراج شده، مدت هاست سرگرم نوشتن فیلم نامه ای است که قرار نیست هرگز به پایان برسد و در این اثنا با قرض کردن از دنیس و فروش کتاب هایش گذران می کند. در شروع داستان او که بناست تنها برای چند ساعت و یک وعده غذا میزبان والدینش باشد برای تهیه مواد غذایی به سوپر مارکت می رود و در اثر اشتباه محاسبه، برشی از ماهی سالمون انتخاب می کند که حدود هشتاد دلار قیمت دارد و وسعش به خرید آن نمی رسد. او در یک صحنه سازی فیله ماهی بسته بندی شده را به داخل لباسش سُر می دهد که از آنجا راهی شلوار و سپس شورتش می شود.او که عجله دارد هرچه سریع تر صحنه ی جرم را ترک کند از بدبیاری هنگام خروج از فروشگاه به همسر تهیه کننده ای بر می خورد که بناست فیلم نامه اش را بخرد و ناگزیر سرگرم گفتگو با او می شود و در این اثنا ماهی در اثر گرمای بدنش شروع می کند به پس دادن رطوبت و روغن. او در همان روزی که بناست با ماهی سالمون از والدینش پذیرایی کند پس از آن که در دفتر کار تهیه کننده ی احتمالی  فیلمش تصادفاً متوجه می شود فرزند تهیه کننده در حال نقاشی کردن بر پشت برگه های فیلم نامه ی خود اوست، پیشنهاد سیاستمداری لیتوانیایی را می پذیرد و همراه او عازم آن کشور می شود تا به عنوان دستیار کمک کند لیتوانی را که پس از فروپاشی شوروی به شکل غیرمستقیم به مالکیت آمریکایی ها در آمده، برای بار دوم و این بار به طور مستقیم به آنها بفروشد!

آلبرت که مقاسیه شغل، مدل زندگی و ارزش های او با فرزندانش بهترین نمود تغییرات اجتماعی و فرهنگی آمریکای دوره ی داستان است، در زمان اشتغال به کار خود اختراعی شیمیایی را به ثبت رسانده که مؤسسه ای برای خرید آن پنج هزار دلار پیشنهاد کرده است. آلبرت پیشنهاد مؤسسه را می پذیرد و می خواهد پس دریافت حق امتیاز، نصف آن را به شرکت راه آهن بپردازد، چرا که در اختراع خود از موادی استفاده کرده که توسط آن شرکت تأمین شده بود. گری که می داند معامله هنوز به انجام نرسیده در مقابل اصرار دارد که پدرش می تواند اختراعش را در ازای دویست هزار دلار به اضافه ی یک درصد درآمد ناخالص ناشی از آن بفروشد و هیچ سهمی هم به راه آهن که بر سر حق بیمه ی درمانی در حال کلاه گذاشتن بر سر آلبرت است نپردازد.

در دوره ی زمانی داستان مشهور بود که در آمد شهروندان آمریکایی از سود سهام، از درآمد شغلی آنها پیشی گرفته است. انعکاس این موضوع در داستان به وضوح به چشم می خورد و بی جهت نیست که درصحنه سقوط اتفاقی یا عمدی آلبرت از عرشه ی کشتی تفریحی به دریا، اینید در سالن گرد هم آیی کشتی مشغول گوش دادن به سخنرانی مشاور مالی سرشناسی در مورد سرمایه گذاری مطمئن و سود آور در بازار سهام است و از آن جالب تر، اصطلاحات و فرمول های فیزیک و ریاضی است که نویسنده برای توصیف سقوط آلبرت به کار می گیرد.

زمان داستان غیر خطی از نوع رفت و برگشتی است. داستان کرارأ از شروع زندگی مشترک آلبرت و اینید تا زمان حال رفت و برگشت می کند و هر بار به بخشی از زندگی یکی از اعضای خانواده می پردازد.

 نیروی محرکه ی داستان تصمیم اینید برای جمع کردن فرزندانش در خانه ی پدری برای آخرین کریسمس خانوادگی است؛ تصمیم به ظاهر ساده ای که عملی کردن آن با توجه به وضعیت خانواده با مشکلات و موانع متعددی روبرو می شود.

 نام کتاب، هم اصطلاحی اقتصادی است که در مورد سامان دهی به وضعیت بورس و سهام به کار می رود و هم به روشی درمانی اطلاق می شود که در داستان به طور مفصل شرح داده شده و احتمال می رود بتوان برای معالجه ی زوال عقل تدریجی آلفرد از آن بهره گرفت.

اصلاحات را چنان که در مقدمه ی کتاب آمده یکی از مهمترین رمان های قرن بیست و یکم می دانند. کتاب دو جایزه دیافت کرده و کاندید چندین جایزه ی دیگر از جمله پولیتزر بوده است. مجله ی تایم اصلاحات را در فهرست صد رمان برتر انگلیسی زبان منتشر شده بین سال های 1923 تا 2005 آورده و از معدود کتاب های منتشر شده در قرن بیست و یک است که در فهرست 1001 کتابی که پیش از مرگ باید خواند به انتخاب گاردین هم آمده است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: اصلاحات، جاناتان فرنزن، ترجمه ی پیمان خاکسار، نشر چشمه. 

مصاحبه های کوتاه با مردان کریه


مصاحبه های کوتاه با مردان کریه، نام مجموعه داستانی است از نویسنده ی سرشناس و صاحب سبک معاصرآمریکایی دیوید فاستر والاس که با حذف و افزوده هایی  به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

داستان های مجموعه ی اصلی عمدتاً به شکل مصاحبه هایی است با مردانی دارای مشکلات روانی که در مکان هایی مثل آسایشگاه روانی( که والاس خود تجربه ی اقامت در آنجا را داشته) یا زندان صورت گرفته است. در مصاحبه ها پرسش های مصاحبه کننده حذف شده و موضوع آنها را باید از پاسخ ها حدس زد. مصاحبه ها با ذکر شماره، تاریخ و مکان معرفی شده اند و آدم هایی متفاوت و موضوعات متنوعی را شامل می شوند. از ویژگی های بارز داستان های مجموعه ی اصلی زبان و شیوه ی بیان خاص آنهاست.

والاس چنان که از مصاحبه ی ضمیمه ی کتاب هم روشن است، نویسنده ای عاشق و شیفته ی زبان است. او چنان که خود می گوید به شدت تحت تأثیر ویتگنشتاین(در دوره ی تحقیقات فلسفی) است که اعتقاد دارد این زبان است که واقعیت را می سازد و نه عکس آن و ساختار زبان ماست  که چگونگی تفکرمان را درباره ی جهان واقعی تعیین می کند.

نثر والاس شاید متأثر از برداشتی خاص از مفهوم« بازی زبانی» ویتگنشتاین یا در تأیید نظر وی مبنی بر نامحدود بودن امکانات زبان، نثری تجربی و ماکسیمالیستی با جملات تو درتو و تکرارهای بی پایان است که گاه از فرط وفور از بدنه ی اصلی داستان به پانویس هایی نشت می کند که می توانند به مراتب طولانی تر از متن اصلی باشند.

مصاحبه های کوتاه با مردان کریه فرصتی بسیا مغتنم برای آشنایی با یکی از شاخص ترین میراث بران داستان نویسی پست مدرن و فراداستان است؛ میراث بری که گویی عمد دارد تا هر آنچه را که به او رسیده در کوتاه ترین زمان ممکن بر باد دهد: « ... بخشی از وجود تو می خواهد این خرده آزمونک ها دیوار چهارم را بشکنند و یک جوری مستقیماً خواننده را هدف بگیرند( یا «بازجویی»اش کنند)، که این میل به طریقی به آن میلِ نخ نمای «فرا» پسندهایی مربوط است که می خواستند در دیوار چهارم تظاهر به واقعی بودن، رخنه کنند، هر چند این یک آن قدر هم رخنه در در دیوار چهارمی واقعی نیست و بیشتر رخنه در نقاب بی طرفی و امحای نویسنده است، یعنی بعد از کلی «فرا» چیز بی رمق شده ی آثار نخ نمای پست مدرن، حالا خود نمایش نامه نویس است که روی صحنه می آید و به شما یادآوری می کند که چیزی که می بینید مصنوع است و متصنع خودِ او(نمایش نامه نویس) است و...»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: مصاحبه های کوتاه با مردان کریه، دیوید فاستر والاس، ترجمه ی معین فرخی، نشر چشمه.

لینکلن در باردو


در اثنای جنگ داخلی آمریکا، در شبی که رئیس جمهور فقید آمریکا آبراهام لینکلن و همسرش میزبان ضیافتی باشکوه در کاخ سفید بودند، پسر یازده ساله آنان  ویلی، در اثر ابتلا به ذات الرّیه درگذشت. پیکر ویلی را در هوایی بارانی طی مراسمی باشکوه به طور موقت به  سردابه ای در گورستانی بزرگ منتقل کردند. در منابع تاریخی آمده که لینکلن که دلبستگی شدیدی به ویلی داشت دو نوبت شبانه به تنهایی به گورستان رفت و بر پیکر فرزند دلبند هنوز به خاک نسپرده اش به عزاداری پرداخت.

نویسنده ی معاصر آمریکایی، جورج ساندرز، این ماجرای کوچک تاریخی را دست مایه ی خلق نخستین داستان بلند گوتیک ـ سوررئالِ تجربی و متفاوت خود، لینکلن در باردو کرده است.

داستان در دو سطح واقعیت و خیال می گذرد. در سطح واقعییت نویسنده با مطالعه انبوهی منابع تاریخی که در پایان داستان آمده به توصیف جزئیات تاریخی به ویژه موارد مربوط مهمانی کاخ سفید از اسامی میهمانان، دکوراسیون سالن پدیرایی، انواع نوشیدنی ها، غذاها ، شیرینی جات، قطعات موسیقی به اجرا در آمده و ... می پردازد و در سطح خیالی که مکان اصلی آن گورستان محل دفن ویلی است با الهام از باورهای بودایی در مورد زندگی پس از مرگ، انبوهی از ارواح را که بنا به دلایلی مرگ خود را نپذیرفته و در اطراف پیکر های نوعاً پوسیده خود در گشت و گذارند در گونه ای برزخ یا به تعبیر بودایی  باردو، به تصویر کشیده است.

داستان که پر است از قال و مقال ارواح، راویان متعدد و بعضاً غیر قابل شناسایی دارد که سه تن از آنان از ارواح سرگردان گورستانند؛ جوانی که خودکشی کرده، چاپچی که فوت او در اثر حادثه ای به وقوع پیوسته و کشیشی مسن که به مرگ طبیعی درگذشته و در میان ارواح تنها کسی است که مسیر بی بازگشت پس از برزخ را رفته و از ترس و وحشت آنچه در تشریفات داوری پس از مرگ مشاهده کرده به باردو بازگشته است. ماجرای اصلی داستان شرح تلاش این سه تن برای قانع کردن ویلی که دلبستگی متقابلش به پدر مانع از پذیرش مرگ خویش است، به ترک گورستان و طی ادامه ی تشریفات پس از مرگ است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: لینکلن در باردو، ترجمه ی شیما آبیاری، نشر آناپنا.

عشق


هشتمین رمان تونی موریسون، عشق، داستان زندگی چند زن است که به واسطه ی مردی به اسم بیل کازی با یکدیگر مربوط می شوند. کازی صاحب هتل نسبتا مشهور و پرطرفداری بوده که در زمان روایت که حدود چهل سال پس از مرگ اوست مکانی متروکه است. مدت زمان روایت چند ماه و زمان داستان حدود هفت دهه منتهی به سالهای پایانی قرن بیستم است.

شخصیت های اصلی داستان، هید، همسر دوم کازی و کریستین نوه ی او از همسر نخستش است. این دو زنانی هم سن و سال، مسن و هم خانه اند. هید در زمان ازدواج دوازده ساله بوده و پیش از آن با کریستین دوستان همبازی بوده اند. در زمان روایت این دو بر سر تصاحب خانه ی مجلل محل اقامتشان که ماترک کازی است با یکدیگر در حال نزاع حقوقی اند. داستان در کنار این دو چندین شخصیت محوری دارد که دختر جوانی به اسم جونیور یکی از عمده ترین آنهاست. هید، جونیور را که داستان با وارد شدن او به شهر شروع می شود از طریق آگهی روزنامه به استخدام خود در آورده تا در زمان مقتضی به تحقق نقشه ی او برای تملک خانه ی موضوع منازعه اش با کریستین کمک کند.

عشق داستانی پیچیده و جذاب با روایتی از هم گسیخته است که توسط راویان مختلف و بعضاً غیر قابل شناسایی به شیوه ای فالکنری و بسیار کنجکاوی برانگیز روایت می شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: عشق، تونی موریسون، ترجمه ی شهریار وقفی پور،  نشرمکتوب.

شرق بهشت


شرق بهشت اثر جان اشتاین بک، زندگی نامه ی دونسل متوالی، هر نسل شامل دو برادر، از خانواده ای به نام تراسک است که سرگذشت آن با سرنوشت خانواده ی مادری نویسنده(هامیلتون) تلاقی می کند. داستان که خودِ اشتاین بک در سنین کودکی در آن نقش کوچکی ایفا می کند، توسط دانای کل روایت می شود و به شیوه ای غیر خطی کراراً بین اشخاص محوری پر تعداد و ماجراهای مختلف رفت و برگشت می کند.

نام داستان برگرفته ازعهد عتیق و ماجرای رانده شدن آدم و حوا از بهشت(باغ عدن) و ساکن شدن آنان در شرق آنجاست تا آدم« برود و در زمینی که از خاک آن سرشته شده بود کار کند.»

ارتباط شرق بهشت و عهد عتیق منحصر به اسم داستان نیست. ماجرای برادران خانواده ی تراسک در هر دو نسل در تشابه با ماجرای هابیل و قابیل است که در داستان مورد باز خوانی و تفسیر قرار می گیرد و داستان در اوج دراماتیک و تأثر براگیزش در انتها، با کلمه ای عبری برگرفته از آن ماجرا پایان میابد. علاوه بر اینها ساموئل هامیلتون، جد مادری اشتاین بک که یاد آور انبیای بنی اسرائیل است به دلایلی نامعلوم سرزمین سرسبز و بهشت گونه ی ایرلند را رها کرده و در بدترین قسمت از دره ی سالیناس در ارضی ساکن شده است که همچون زمینی که قابیل پس از قتل برادر به آنجا رانده شد، نامرغوب و بسیار کم محصول است.

شرق بهشت که شامل پنجاه و پنج فصل است با توصیفی زیبا و خیال انگیز از جغرافیای دره ی سالیناس در کالیفرنیا آغاز می شود. در فصل دوم نویسنده بازسازی گذشته ی خانواده ی خود را از اسکان پدربزرگش ساموئل هامیلتون در دره ی سالیناس آغاز می کند، جایی که نه فرزند خانواده ی هامیلتون از جمله مادر نویسنده در آنجا متولد می شوند و پس از بلوغ یک به یک به دنبال زندگی خود می روند. در پایان این فصل، دست تقدیرآدام، برادر بزرگتر از زوج نخستِ برادران تراسک که متولد کانکتیکت در آن سوی سرزمین پهناور آمریکاست را به اتفاق همسر بسیار عجیب و مرموزش، کتی، به سالیناس می آورد و در قسمت مرغوب دره اسکان می دهد، جایی که پسران دوقلوی آدام در آنجا متولد می شوند.

داستان سپس فلاش بکی طولانی دارد به تولد آدام، رشد و بلوغ او، پیوستنش به ارتش، آوارگی پرماجرایش در آمریکا، بازگشتش به خانه نزد برادرش چارلز، آشناییش با کتی که اورا زخمی و در شرف مرگ بر روی پله های خانه شان میابد و... تا در فصل سیزده به همان نقطه ی پایان فصل دوم و استقرار آدام و همسرش در سالیناس باز می گردد.

از اینجا به بعد سرگذشت دو خانواده با حضور مؤثر ساموئل در زندگی آدام به یکدیگر می پیوندد. بهانه ی اولیه ی این حضور این است که آدام می خواهد در اراضی که به تازگی خریداری کرده چند حلقه چاه آب حفر کند و برای این کار هیچکس بهتر از ساموئل نیست. داستان در کنار ساموئل و آدام شخصیت عمده ی دیگری هم دارد؛ مستخدمی چینی تبار به اسم آقای لی که از جذاب ترین اشخاص داستان است و ارتباط ویژه ی او با ساموئل تبدیل به تلاقی گاه حکمت و اشراق شرقی با پایه ای ترین اصول اندیشه های غربی می شود.

شرق بهشت که از آخرین آثار داستانی اشتاین بک است رمان مفصلی خوش ساخت، پر شخصیت و پر ماجراست که اشتاین بک آن را حاصل تمام تجارب پیشین خود خوانده است. کتاب ترجمه ی پرویز شهدی است و مشترکاً توسط انتشارات مجید و نشر به سخن به چاپ رسیده است.