مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.
مدادسیاه

مدادسیاه

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است.

روزگار سخت


کودتای 28 مرداد ایران، نخستین اقدام مستقیم ایالات متحده آمریکا به منظور سرنگونی دولتی خارجی است. هدف کودتای بعدی که آنها حدود یک سال پس از سرنگونی دولت دکتر مصدق آن را طراحی و اجرا کردند، دولت خاکوبو آربنز در گواتمالا بود که از قضا رویای رفاه و دموکراسی مدل آمریکایی را برای کشورش در سر داشت. بهانه ی  کودتای اول نفت بود و بهانه ی دوّمی، موز! در ایران عواید شرکت نفت ایران و انگلیس بود که مورد تهدید یک دولت ملی قرار گرفته بود و در گواتمالا منافع شرکت آمریکایی بدنام تولید موزِ یونایتد فروت که بخشی از اراضی کشت نشده اش با قرار پرداخت ارزش آن توسط دولت آربنز مصادره شد تا در اختیار کشاورزان فقیر فاقد زمین قرارگیرد.

 ماریو بارگاس یوسا که مهارتی مثال زدنی در تبدیل کردن تاریخ به رمان دارد، کودتای اخیر را که در مصاحبه ی ضمیمه ی کتاب آن را یکی از تأثیر گذارترین رخدادهای معاصر آمریکای لاتین خوانده است، دست مایه ی خلق آخرین رمانش، روزگار سخت قرارداده است؛ اثری که به نوعی مکمّل اثر دیگرش، سور بز است.

روزگار سخت که در آن به کودتای 28 مرداد نیز اشاره شده است، شامل یک مقدمه تحت عنوان «قبل»، سی و دو فصل، و مؤخره ای به نام «بعد» است. داستان  توسط دانای کل روایت می شود و عمدتاً در گواتمالا و دومینیکن می گذرد. زمان رخ دادهای اصلی داستان دهه های چهل تا هفتاد قرن بیستم و شکل آن غیر خطی (از نوع پاندول وار یا رفت و برگشتی) است.

داستان شامل اشخاص متعدد واقعی و خیالی با محوریت زنی گواتمالایی به اسم مارتا بوررو، ملقب به میس گواتمالا و مردی دومینیکنی به اسم آبس گارسیا است. میس گواتمالا تنها فرزند وکیلی سرشناس و روشنفکر است که به دلالی توسط پدر طرد می شود و آبس گارسیا روزنامه نگاری است که تبدیل به یکی از معتمد ترین جاسوسان و مخوف ترین مقامات امنیتی کشورش می شود. آن چه سرنوشت این دو را به یکدیگر پیوند می دهد، کودتاچی مستبدی است که دولت آربنز را با کمک و برنامه ریزی آمریکا و حمایت لجستیکی دیکتاتور دومینیکن، تروخیو سرنگون می کند.

روزگار سخت همچون اغلب آثار یوسا رمانی پرماجرا، جذاب و خوشخوان با طرحی حساب شده است که برخی بخش های آن به جهت رعایت امانت داری تاریخی، تعمداً خالی باقی مانده است. 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: روزگار سخت، ماریو بارگاس یوسا، ترجمه ی مهدی سرای، انتشارات نیماژ.

کاکا سیاه کشتی نارسوس


رمان نه چندان بلند کاکا سیاه کشتی نارسوس از آثار شاخص جوزف کنراد و یکی از جذاب ترین داستان های دریایی است.

داستان چنان که از اسمش بر می آید عمدتاً در یک کشتی می گذرد؛ کشتی باری که از هندوستان عازم لندن است. راوی بحث بر انگیز داستان که گاه از ضمیر « ما» و گاه از «من» استفاده می کند، یکی از خدمه ی کشتی است. 

مرد سیاه پوست مذکور در اسم داستان، ملوان میان سالی است به اسم جیمز ویت که صحنه سازی ورود با تأخیر و در آخرین لحظه ی او به کشتی، نشان از نقش خاص او در داستان دارد. مهمترین ویژگی جیمز ویت این است که ظاهراً بیمار است و خدمه ی کشتی به حسب این که بیماری او را باور کنند یا نکنند به دو گروه تقسیم می شوند. سینگلتون که مسن ترین و با تجربه ترین ملوان حاضر در کشتی است، بیماری ویت را باور می کند و آن را چیزی بدشگون تلقی می کند که می تواند کشتی و سرنشینانش را به خطر بیاندازد.

پیش بینی سینگلتون در گذر کشتی از اقیانوس هند به اطلس، در حوالی دماغه ی خطرناک و غالباً طوفانی امید نیک تحقق پیدا می کند و این فرصت را به کنراد (که خود یکی از سرنشینان کشتی بوده) می دهد تا یکی از قوی ترین و مهیج ترین صحنه های دریایی تاریخ ادبیات را خلق کند که در آن کشتی و خدمه اش همچون پیکری واحد و زنده در تلاش و تکاپویی بسیار دشوار و تا آستانه ی مرگ به تصویر در آمده اند. از دیگر نقاط قوت داستان، توصیفات بسیار زیبا، شاعرانه و تابلو مانند صحنه های خشم و آرامش دریاست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: کاکا سیاه کشتی نارسوس، جوزف کنراد، ترجمه ی سهیل سمّی، انتشارات ققنوس.

ناهار لخت

ویلیام.اس. باروز از شاخص ترین چهره های جریان نسل بیت است و ناهار لخت یکی از مشهور ترین آثار اوست.

ناهار لخت را اگر اساساً بتوان تعریف کرد اثری است شبه زندگی نامه ای، سوررئال و بسیار غیر متعارف، گرد آمده از تکه پاره هایی، هذیان آلود و متوهمانه که عمدتاً تحت تأثیر مصرف انواع و اقسام مواد مخدر شکل گرفته و با تکنیک موسوم به کات آپ(Cut-Up) که بسیار با محتوای اثر هماهنگ است، در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. به تعبیر خود باروز در اواخر کتاب: « ناهار لخت یک طرح است، یک کتاب راهنمای آموزشی... هوس حشره گون سیاه که به چشم اندازهای وسیع سیاره ای دیگر راه می گشاید... راهنمای آموزش چگونگی منبسط کردن سطح تجربه با بازکردن درها در انتهای تالاری دراز... درهایی که تنها در سکوت باز می شوند.»336

ناهار لخت در عین حال اثری اجتماعی و شدیداً انتقادی با رگه هایی آنارشیستی است. انتقاد اصلی  کتاب متوجه نظم آمریکایی جهان معاصر است؛ نظمی به قول باروز«کنترلی» که به وسیله ی حاکمان و با به کار گیری انواع و اقسام ابزارها از رسانه ها گرفته تا مواد مخدر ایجاد شده و تنها هدف آن اعمال کنترل هر چه بیشتر است:«کنترل هیچگاه نمی تواند وسیله ای باشد در خدمت هدفی واقعی ... هیچگاه نمی تواند وسیله ای باشد در خدمت چیزی جز کنترل بیشتر ... مثل هروئین ...»249

مکان داستان آمریکا، مکزیک و شهر طنجه در مراکش است که باروز پس از قتل غیر عمدی همسرش به آنجا گریخت.

اسم ناهارلخت پیشنهاد جک کرواک است که به علاوه در سامان دادن به یادداشت های پراکنده ی باروز و تبدیل آن به کتاب نقش داشته است. ناهار لخت نخستین بار در1959 در فرانسه انتشار یافت و به دلیل محتوای غیر متعارفش مجوز انتشار آن در آمریکا با تأخیری چند ساله صادر شد. ترجمه ی کتاب کار فرید قدمی است و نشر هیرمند آن را به چاپ رسانده است. کتاب علاوه بر خود داستان، شامل پیشگفتاری مفید از مترجم، دو مقاله از باروز با عناوین« نامه ای از کهنه معتادی خبره در باره ی مواد مخدر» و «منطقه ی بین المللی» و همچنین رویداد نگاری زندگی نویسنده است.

زنگ انشا


زنگ انشا تنها رمان ترجمه شده به فارسی از نویسنده ی برجسته ی آلمانی، زیگفرید لنتس است.

داستان به تناوب در دو زمان حال و گذشته می گذرد. زمان حال، دهه ی ششم قرن بیستم و زمان گذشته، سال های جنگ جهانی دوم است. مکان رخدادهای گذشته آبادی کوچک روگبول در شمالی ترین بخش کشور آلمان در مجاورت دریای شمال و مکان رویدادهای زمان حال دارالتادیبی در جزیره ای  واقع در رودخانه ی البه در حومه ی هامبورگ است.

شخصیت اصلی و راوی فراموش نشدنی داستان پسر جوانی است به اسم زیگی یپزن. زیگی که به دلیل سرقت چند تابلوی نقاشی به دارالتأدیب منتقل شده  در شروع داستان به سلولی انفرادی منتقل می شود. زیگی که اتفاقاً مهارتی کم نظیر در نوشتن دارد، در زنگ انشا به دلیل هجوم خاطرات با مشکل انتخاب مطلب مواجه شده و در پایان کلاس ورقه ی سفید تحویل معلم داده است. مدیر مرکز با شنیدن دلیل زیگی دستور داده او را به سلول انفرادی منتقل کنند تا سر فرصت خاطراتش را سامان دهد و انشایش را بنویسد.

زیگی وظیفه شناسی را از حد می گذراند و ماهها مشغول نوشتن انشایی چند صد صفحه ای می شود که بدنه ی اصلی داستان را شامل می شود و تلاش می کند به این پرسش اساسی پاسخ دهد که تکلیف قربانیان وظیفه شناسی ما چیست؟

اگر بخواهیم زنگ انشا را برحسب نظریه ی ادوین میور که رمان ها را به دوگروه رمان عمل و رمان شخصیت تقسیم می کند تعریف کنیم، باید گفت این اثر در گروه رمان عمل قرار می گیرد که ویژگی اصلی آن تعداد کم شخصیت و گسترش آن در زمان است( در مقابلِ گروه دیگر که اشخاص زیادی دارند و در مکان گسترش پیدا می کنند).

اشخاص محوری و مؤثر داستان دو نفرند؛ پدر راوی که پلیسی به نحوی افراطی وظیفه شناس است و دوست قدیمی او، ماکس یپزنِ نقاش که عامل علاقه ی راوی به نقاشی است و نویسنده بی گمان در خلق او و شرح و توصیف آثارش به نقاش معروف آلمانی متولد دانمارک، امیل نولده و آثار وی نظر داشته است. عمل مرکزی که داستان پیرامون آن شکل می گیرد حکم ممنوعیت کار نقاش است که در سال های جنگ دوم جهانی از سوی مقامات حکومت نازی صادر می شود و پدر راوی به رغم دین بزرگی که به نقاش دارد تصمیم می گیرد با وظیفه شناسی هر چه تمام تر بر اعمال آن نظارت کند و در این راه از راوی که مورد توجه و علاقه ی نقاش است نیزاستفاده کند.

از جمله ی امتیازات ویژه ی داستان، توصیفات تابلو مانند مناظر ساحلی دریای شمال است. همان مناظری که امیل نولده برای نمایش نظایر آن در آثار خویش گاه گویی سطح کار را به جای  آن که رنگ آمیزی کند، شعله ور ساخته است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات کتاب: زنگ انشا، زیگفرید لنتس، ترجمه ی حسن نقره چی، انتشارات نیلوفر.

با گاو آهن استخوان های مردگان را شخم بزن


«با گاو آهن استخوان های مردگان را شخم بزن» رمانی تازه انتشار یافته است از اولگا(یا الگا) توکارچوک.  

شخصیت اصلی و راوی داستان زنی مسن و تنهاست به اسم یانینا دوشنکو. او که مهندس سابق پل سازی است به تنهایی در نقطه ای دور افتاده در مرز بین لهستان و جمهوری چک زندگی می کند. محل زندگی یانینا منطقه ای جنگلی و ییلاقی با معدود خانه هایی است که عمدتاً در تابستان ها مورد استفاده قرار می گیرند. یانینا دوست دار محیط زیست، گیاه خوارو متخصص طالع بینی است. او که تسلط خوبی به زبان انگلیسی دارد، همزمان با تدریس پاره وقت در مدرسه ی دهکده ی مجاور، به  دوست و شاگرد سابقش در ترجمه ی اشعار ویلیام بلیک به لهستانی کمک می کند. او که از اسم کوچک خود متنفر است، از آدم ها با القابی که خود برای آنها انتخاب کرده یاد می کند. القابی مثل عجیب الدوله، پاگنده و...

داستان هفده فصل با نام دارد که مطلع هر کدام قطعه شعری مناسب موضوع  از بلیک است. در شروع ناگهانی داستان یانینا که به زحمت و با استفاده از دارو خوابیده، نیمه شب با صدای کوبیدن در از خواب می پرد. همسایه اش عجیب الدوله پشت در است و به او اطلاع می دهد که همسایه ی مشترکشان پاگنده در اثر خفه شدن با استخوانی که در گلویش گیر کرده مرده است. او از یانینا کمک می خواهد تا به جنازه ظاهری آبرومند بدهند و پلیس را خبر کنند. پاگنده، شکارچی و به همین جهت مورد نفرت یانینا بوده و یانینا  چند باربه دلیل شکار غیر قانونی از او به پلیس شکایت کرده است.

استخوانی که باعث مرگ پاگنده شده مربوط به گوزنی است که او شکار کرده و سر بریده اش درون یک سینی روی طاقچه ی کلبه ی او به چشم می خورد. یانینا پس از کمک به سرو سامان دادن به وضع پاگنده و قبل از آمدن پلیس، برای دیدن طالع نحسش در جستجوی سندی حاوی تاریخ تولد اوست که چشمش به عکسی می خورد که او را شوکه می کند .

مرگ پاگنده سر آغاز زنجیره ای از مرگ های مرموزی می شود که یانینا آنها را به انتقام طبیعت و حیوانات از آدم ها نسبت می دهد و همگی با عکس پیش گفته مربوط اند که در پایان داستان از آن کشف رمز می شود.

با گاو آهن... اثری معمایی و جذاب با تمرکز بر بحران محیط زیست است که به  گمان بسیاری، حادترین و فوری ترین مسئله ی انسان معاصر است. کتاب ترجمه ی دنیس آژیری است انتشارات مروارید آن را به چاپ رسانده است.